تحقیق تأثير ايثار در تكامل فرد (قابل ویرایش)
دسته بندي :
دانش آموزی و دانشجویی »
دانلود تحقیق
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت )
تعداد صفحه : 18 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
-تأثير ايثار در تكامل فرد
ايثار يعني ترجيح دادن منافع ديگران بر منافع خود. يكي از تأثيرات ايثار بر فرد افزايش روحيه همكاري در نوجوانان و جوانان است. با افزايش روحيه همكاري در جامعه نظم و انضباط خاصي حاكم مي شود كه اين خود يكي از عوامل وحدت ملي در ميان افراد يك جامعه است. در اين صورت اگر حتي براي يكي از افراد مشكلي پيش بيايد افراد ديگر با فداكاري و ايثار مانع برهم ريختن اين همكاري مي شوند. تأثير اين روحيه در خانواده نيز منعكس مي شود. در خانواده هم هركس مي كوشد تا نظم برهم نخورد. هم چنين چون ايثار يك ارزش اجتماعي است فرد را به يك انسان اجتماعي تبديل ميكند و چنين انساني مي تواند در اجتماع زندگي كند و نيازهاي خود را با ديگران و همكاري و هماهنگي آن ها رفع كند.
يك نمونه از تأثير ايثار بر فرد عزت نفس است و تكامل معنوي. حال اگر بخواهيم به بررسي اين موضوع بپردازيم، بايد ابتدا تعريفي از عزت نفس داشته باشيم. در واقع وقتي انسان ايثار ميكند به يك تكامل نسبي مي رسد كه وقتي اين ايثار به بالاترين درجة خود يعني شهادت برسد، اين تكامل به اوج خود مي رسد.
اوج تعالي معنوي انسان در صورتي است كه انسان جان در كف بگيرد و خود را به خاطر ديگران فدا كند. گاه افراد علاوه بر رضاي خدا، به خاطر خود ايثار مي كنند از نظر روحي به تكامل برسند و از اين ايثار علاوه بر سودي كه ديگران مي برند خود او نيز يك نفعي مي بيند.
يك نمونه از ايثار، ايثار معلم نسبت به دانش آموز است كه علاوه بر وظيفة خود كه در قبال حقوقي كه مي گيرد چيزهاي بيشتري نيز به دانش آموزانش بياموزد و حتي در حوزة غير درسي به آنان كمك كند و به عنوان يك بزرگتر با تجربه، تجربيات خود را در اختيار او قرار ميدهد.
هر انساني بر اساس عقايدي كه در ذهن دارد تصميم مي گيرد و به آن عمل ميكند. حال اگر يك جانباز يا آزاده را در نظر بگيريم اين آزاده يا جانباز با تكيه بر روحية ايثارگري، خدمت به همنوع و احساس مسئوليت در هنگام تجاوز به كشور از جان خود مي گذرد. حال اين سؤال پيش مي آيد كه آيا اين روحية ايثارگري همچنان بعد از گذشت بحران ادامه خواهد داشت؟
قطعاً اگر بررسي هاي لازم انجام شود به اين نتيجه خواهيم رسيد كه در صورت مساعد بودن شرايط هيچ گاه اين عقايد از بين نخواهد رفت. اين شرايط را مردم و اجتماع به وجود مي آورند به عنوان مثال، دولت با در اختيار قرار دادن تحصيلات لازم در تقويت دوبارة روحية ايثارگري نقش به سزايي را ايفا ميكند و هم چنين مردم با قدرداني از اين عزيزان مي توانند اين امر را دوباره احيا مي كنند.
چه بسا بسيار كم اند رزمندگان و ايثارگراني كه بعد از جنگ تحميلي و انقلاب اسلامي عقايد و باورهاي ديني خود را زير پا گذاشتند كه دراين ها نيز بايد به دنبال انگيزه ها و عواملي گشت كه اين افراد را به سمت ديگري سوق داده است.
1-6 ايثار و خدامحوري
آنچه دربارة «ايثارگري» در فرهنگ شهادت گفته شد در تمامي جوامع، مشترك است و ربطي به ايمان ديني جوامع ندارد حتي در بين پيروان مران هاي غير ديني افرادي بودند و هستند كه براي حمايت از منافع جامعه از منافع فردي مي گذرند و در مواردي جان خويش را نيز فداي جامعه مي كنند. اما آنچه در ايمان ديني وجود دارد اين است كه انساني كه جان خويش را در راه دفاع از مردم فدا ميكند اگر مؤمن به خدا باشد و براي جلب رضاي خداوندي از جان خويش بگذرد، نه تنها چيزي را از دست نداده بلكه تا نيل به مقام قرب حضرت حق، آري شهيد با تقديم جان ناقابل خويش به جوار حضرت حق مي شتابد و به وجه الله نظر ميكند و مرزوق عندالرب مي شود. گسترش اين روحيه در تمامي افراد جامعه به اين معني است كه هر كسي در انجام تكاليف فردي و اجتماعي خدا را در نظر بگيرد و او را حاضر و ناظر بر اعمال بداند و فقط براي جلب رضاي او كار كند. دوستي و دشمني او با ديگران بر اين اساس استوار باشد براي چنين كساني موقعيت هاي سياسي و اجتماعي و منافع اقتصادي، هدف نيست. او اگر مسئوليتي را مي پذيرد فقط براي انجام وظيفه ديني است و اگر كاري انجام ميدهد از كسي توقع اجرت ندارد بلكه اجر عملش را از خدا مي طلبد و جز به رضاي حق نميانديشد.
بديهي است اگر افراد جامعه به گونه اي تربيت شوند كه حركت و سكونشان براي خدا باشد و شعارشان اين باشند كه «آن صلوتي و نسكي و محياي و هاتي لله رب العالمين» ميزان تنازع و درگيري در ميان افراد آن جامعه به حداقل خواهد رسيد. و روابط بين آنها خدايي و مملو از عشق و محبت خواهد بود و فرهنگ شهادت به ما مي آموزد كه وقتي شهيد به عنوان عالي ترين انسان خدا محور براي جلب رضاي خداوند از بالاترين سرمايه زندگي خويش گذشت ما هم براي جلب رضاي حق از منافع پست خويش بگذريم و از سوي ديگر وقت جلب رضاي خداوند ملاك عمل صالح بود ديگري براي خوشايند هركسي غير خدا، تن به هر كاري نخواهيم داد و از هرگونه تملق و مداهنه و نفاق و ريا كاري و دروغگويي براي خوشايند ديگران پرهيز خواهيم كرد.