تحقیق تعريف يادگيري 30 ص ( ورد)
دسته بندي :
دانش آموزی و دانشجویی »
دانلود تحقیق
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت )
تعداد صفحه : 24 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
1
تعريف يادگيري
يادگيري عبارت است از فرايند تغييرات نسبتاً پايدار بالقوه فرد بر اثر تجربه. در تعريف فوق مفاهيمي وجود دارد كه براي درك بهتر آنها را تحليل ميكنيم.
1. مفهوم فرايند: يادگيري فرايند است چون بر اثر تعامل دائم فرد با محيط، هميشه و در همه جا به طور پيوسته و مستمر صورت ميگيرد.
2. مفهوم تغيير: يادگيري نوعي تغيير است كه در فرايند تجربه اتفاق ميافتد. بنابراين تغييرات ناشي از رشد و بلوغ يا استفاده از دارو يادگيري محسوب نميشود.
3. مفهوم نسبتاً پايدار: تغييرات حاصل از يادگيري نسبتاً پايدار ميباشند و رفتار موردي، لحظهاي و تصادفي يادگيري محسوب نميشوند.
4. مفهوم رفتار بالقوه: كاربرد رفتار بالقوه دليل تفاوت بين مفهوم يادگيري و عملكرد است. به عبارتي يادگيري تغييراتي است كه در ساخت ذهني ايجاد ميشود.
5. مفهوم تجربه: يعني تنها آن دسته از تغييرات رفتار را ميتوان يادگيري ناميد كه محصول تجربه، يعني تأثير متقابل فرد و محيط در يكديگر باشد.
عوامل مؤثر در يادگيري (قوانين يادگيري)
1. قانون آمادگي: به موجب اين قانون يادگيرنده بايد از نظر جسمي، عاطفي، ذهني، عقلي به اندازه كافي رشد كرده باشد تا بتواند آموختنيهاي معيني را فرا گيرد. مثلاً آموزش رنگها قبل از چهار سالگي براي كودك دشوار است.
2. قانون اثر: انسانها ميل دارند تجاربي كه مطلوب و رضايتبخش هستند بپذيرند و تكرار كنند و از آنهايي كه اثر ناخوشايند دارند اجتناب كنند. بنابراين در امر آموزش، معلم بايد دانشآموزان را ياري دهد تا از هر فعاليت يادگيري، نوعي رضايت شخصي احساس كنند و درسها را با ميل و رغبت ياد بگيرند.
3. قانون تمرين: به موجب اين قانون، تكرار و تمرين در يادگيري و دوام آن تأثير فراوان دارد. زيرا هر قدر انجام عملي بيشتر تكرار شود آن عمل زودتر به صورت مهارت و عادت درميآيد.
2
4. قانون تقدم: معمولاً نخستين خاطرات كلاس درس بيشتر در ذهن باقي ميماند. بنابراين نخستين روز تشكيل كلاس بايد رفتار و برخورد معلم با دانشآموز صحيح و منطقي باشد.
5. انون شدت: يك واقعه مهيج و جذاب، بيشتر از واقعهاي عامل و كسل كننده در ذهن باقي ميماند بنابراين معلم ميتواند با آوردن مثالها و نمونههاي زنده و با استفاده از فناوري آموزش و به فعاليت واداشتن دانشآموزان، حالتي پرتحرك و جذاب در كلاس ايجاد كند.
6. قانون عدم كاربرد: مهارت و دانشي كه به كار گرفته نشود، به تدريج و به ميزان زيادي فراموش خواهد شد. بنابراين معلم بايد شرايطي را تدارك ببيند تا دانشآموزان آموختههاي خود را به كار بگيرند.
موانع يادگيري
1. كسل كنندگي 2. پيچيدگي 3. آزردگي
4. ترس از شكست 5. نگراني از مسخره شدن 6. آموزش بيش از اندازه
7. عدم تمركز حواس 8. تنبلي 9. نقص بدني
10. كندذهني
شرايط مؤثر در يادگيري
انگيزه يادگيري
آگاهي از ناكافي بودن دانش و مهارتهاي كنوني
داشتن تصور روشن از دانش و مهارتهايي كه بايد كسب شود.
داشتن فرصت كافي براي تكرار
آگاهي از پيشرفت
داشتن وسايل و منابع مناسب براي يادگيري
ارتباط و اثر آن بر فرايند يادگيري و تدريس
تعريف ارتباط: ارتباط عبارت است از فرايند انتقال و تبادل افكار، انديشهها، احساسات و عقايد دو فرد يا بيشتر با استفاده از علايم و نمادهاي مناسب به منظور تحت تأثير قرار دادن، كنترل و هدايت يكديگر.
3
انواع روشهاي ارتباطي عبارت است از:
1. ارتباط ارادي و ارتباط غير ارادي: اگر ارتباطي با طرح و برنامهريزي قبلي و حساب شده باشد آن را ارتباط ارادي ميگويند و در غير اينصورت آن را ارتباط غيرارادي مينامند.
2. ارتباط رسمي و غير رسمي: ارتباط جمعي و ارتباطي كه در سازمانهاي اداري و آموزشي جهت ابلاغ آئيننامهها و مقررات با زيردستان برقرار ميگردد ارتباط رسمي ميباشد و ارتباط عادي بين افراد از نوع غير رسمي ميباشد.
3. ارتباط كلامي و ارتباط غيركلامي: اگر جريان ارتباط با رمزهاي كلامي مانند بحث و گفتگو همراه باشد ارتباط كلامي بوده و اگر با حركات دست و چشم، رنگ و صدا و غيره صورت گيرد غيركلامي است.
4. ارتباط مستقيم و ارتباط غيرمستقيم: ارتباط مستقيم ارتباطي است كه بدون واسطه بين شخص فرستنده و گيرنده پيام ايجاد ميشود. ارتباط غيرمستقيم ارتباطي است كه حالت چهره به چهره ندارد مانند ارتباط مؤلف با خوانندگان كتاب.
5. ارتباط فردي و ارتباط جمعي: ارتباط فردي يا خصوصي ارتباطي است كه معمولاً بين دو يا چند نفر به وقوع ميپيوندد و بيشتر حالت مستقيم و شخصي دارد ولي ارتباط جمعي ارتباط بين يك نفر با گروه كثيري ميباشد مانند سخنراني.
بازخورد
6. ارتباط يكطرفه و ارتباط دوطرفه: وقتي انتقال پيام از فرستنده شروع و به گيرنده ختم شود و گيرنده نسبت به مفاهيم پيام واكنشي به فرستنده نشان ندهد ارتباط يكطرفه است ولي اگر در ارتباط بازخورد وجود داشته باشد و فرستنده و گيرنده پيام متناوباً جاي خود را عوض ميكنند ارتباط دوطرفه است.
گيرنده
فرستنده
پيام
موانع ارتباطي
مهمترين اخلال كننده كه مانع برقراري ارتباط مطلوب در فعاليتهاي آموزشي ميشوند عبارتند از:
1. بحث شفاهي: انسان به طور خودكار در برابر محركهاي ناخوشايند حالت تدافعي به خود ميگيرد. بنابراين صداي يكنواخت معلم ممكن است باعث خستگي دانشآموزان شود. بنابراين معلمين براي جلوگيري از بروز ا
4
ين مانع و براي تقويت و افزايش كارايي تدريس خود بايد علاوه بر علايم و نمادهاي شفاهي، از علايم غيركلامي و ديگر نشانهها نيز استفاده كنند.
2. جالب توجه نبودن پيام: انسان از ميان پيامهاي مختلف، آن دسته از پيامها را دريافت ميكند كه زمينه پذيرش آنها را دارد. به عبارت ديگر اگر پيام بر اساس زمينه علمي، علايق، انگيزهها و در يك كلام، بر اساس نياز فراگيران منتقل نشود به خوبي دريافت نخواهد شد. زيرا براي گيرنده پيام ارزش اطلاعات موجود در هر پيام بسته به جالب توجه بودن، تازه بودن و غيرقابل پيشبيني پيام است.
3. انتقال منفي: هنگامي كه با موضوع و مشكل جديدي مواجه ميشويم اگر درباره آن موضوع زمينه قبلي كافي نداشته باشيم سعي ميكنيم در ذهن خود از تجارب قبلي نزديك به آن براي درك مطلب جديد يا حل مشكل جديدي كمك بگيريم. حال اگر تجارب قبلي ما بتواند ما را در درك مطلب جديد ياري دهد (انتقال مثبت) صورت گرفته ولي اگر باعث سردرگمي و آشفتگي ما در حل مسئله شود و ما را به اشتباه اندازرد (انتقال منفي) صورت گرفته است.
4. رؤيايي شدن يا در خود فرو رفتن: در چنين حالتي شاگرد ناگهان از مدار ارتباط كلاس خارج و با يك حالت رؤيايي وارد تجارب شخصي خود ميشود. در واقع رؤيايي شدن يك وسيله تدافعي است كه شاگرد در برابر محيط خشك و بيروح كلاس از خود نشان ميدهد. اين حالت را ميتوان با افزايش سطح درك شاگرد و جذابيت موضوع و بكارگيري روشهاي مختلف ارتباطي به نحو زيادي كاهش داد.
5. عدم درك: لازم است معلم سعي كند مطلبي را كه به فراگيران خود ميآموزد در خور فهم و دركشان باشد تا فراگيران بتوانند ارتباط لازم را با او برقرار كنند.
6. عوامل فيزيكي نامناسب: لازم است محيط كلاس از نظر نور، راحتي صندلي، رنگ ديوارها، سردي و گرمي و ساير عوامل فيزيكي مناسب باشد يا حداقل ناراحت كننده نباشد.
تعريف تدريس
تدريس عبارت است از تعامل يا رفتار متقابل معلم و شاگرد، بر اساس طراحي منظم و هدفدار معلم براي ايجاد تغييرات در رفتار شاگرد. اين دو تعريف دو ويژگي براي تدريس مشخص ميكند.
1. وجود تعامل يا رابطه متقابل بين معلم و شاگرد.
2. هدفدار بودن فعاليتهاي معلم.