تحقیق توليد علم و ضرورتهاي اساسي نهادينه سازي آن ( ورد)
دسته بندي :
دانش آموزی و دانشجویی »
دانلود تحقیق
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت )
تعداد صفحه : 20 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
2
عنوان مقاله:
توليد علم و ضرورتهاي اساسي نهادينه سازي آن
جهت ارائه به كنگرة بينالمللي توليد علم و جنبش نرمافزاري
مقدمه
ما در جهاني شگفت انگيز از علم و دانش به سر ميبريم. تقريباً در همه وقت شبانه روز با توجه به دسترسي منابع خبري و اطلاع رساني از كشفيات و تازههاي جديدي در حيطة علم و توليد آن مطلع ميشويم و ترقي و پيشرفت آدمي و جهان پيرامونش را در اصل مديون همين توليدات علمي و تكنولوژيكي هستيم. جهاني كه در آن زندگي مي كنيم جهاني از علم است آري علم و دانش چنان در زندگي تأثير دارد كه بايد گفت لحظهاي نميگذرد كه ما از آن متأثر نشويم. معمولاً اشتياق و هدفگيريهاي اصلي انسانهاست كه در جريان و كشاكش بدست آوردن معرفت علم و درك واقعيتها دخيل هستند . محمد تقي جعفري، بن بست امروز بشر، گردآوري و تلخيص محمدرضا جوادي، انتشارات پيام آزادي، 1378، ص 75.
و اين مسئله باعث شده تا آنها در پي جستجوي علم و هرآنچه بدان مربوط است باشند. علوم در هر عصر و مكاني داراي ارزش متفاوت بوده است بطور مثال در دورة قرون وسطي هيچيك از كشيشان صومعه هاي اروپايي به هيچ وجه حاضر نبودند در جملة «علم قدرت است» تأمل كنند . «مرزهاي علم كجاست»، ترجمة حميلا حنانه، مجلة دويچلند.
، آنها علاقهاي به علوم نداشتند و به شكلهاي مختلف در اين دورة تاريخي آنرا رد مي كردند، اين درحاليست كه در مشرق زمين درست عكس اين قضيه صادق بود چرا كه در پرتو تمدن اسلامي آن روزي علم و شكوفايي آن با سرعت خوبي مرزهاي تاريكي را يكي يكي درمينورديد. در اواخر قرن 16م كتب درسي و مكتب اسكولاستيك قرون وسطايي كنار گذاشته شد و طبقه بندي منظمي از علوم و انسانها عرضه شد كه توسط آن توانستند دستورالعملي كه امروزه بعنوان معيار تشخيص قطعي علوم تلقي ميشود را ابداع كنند، تا آنكه نوبت به انقلاب صنعتي و دستاوردهاي ناشي از آن رسيد جهان تمدن زير و رو شد، معيارهاي علمي تغيير كرد و در نهايت جهان غرب در رقابتي تنگاتنگ از علم و توليدات علمي قرار گرفت. حال امروزه علوم در قرن ما با سرعتي غيرقابل تصور در حال رشد است و به ما كمك مي
2
كند تا بهتر زندگي كنيم، بهتر بيانديشيم، بر بيماري و گرسنگي فائق آئيم و مسافتهاي بسيار دور را به آساني بپيمائيم و ...
اما متأسفانه اين همة موضوع نيست چرا كه ميدانيم امروزه وجود بمبهاي اتمي و سلاحهاي غيرمتعارف و فاجعهآور صرف امور چه كارهايي ميشوند و اين مسئله شايد براي محققين و دانشمندان عصر حاضر خود معظلي است و آنها را در ادامة تحقيقاتشان با شك و ترديد روبرو ميسازد. ما در اينجا از ادامة اين بحث صرفنظر ميكنيم چرا كه موضوع ما پيرامون توليد علم و ضرورتهاي ايجاد آن است نه منع و مهارش.
در واقع هدف از ارائه اين مقاله نيز بدان جهت است كه بدانيم علوم در خدمت انسانيت درآمده و براي همگان امكان فهمي دقيقتر از جامعه و پيرامون خود و زندگي بهتر براي نسلهاي كنوني و آينده را فراهم ميسازد. پس به همين جهت ما در اين مقاله خواستار بررسي چگونگي توليد علم و بايستههاي اساسي آن در زندگي امروزي و هرروزي هستيم و اميد است با ارائة راهكارهايي مناسب وقابل اجرا در جامعه جهاني به اين مطلوب نهايي و اهداف آرماني ترسيم شده هرچهبهتر دست يازيم.
4
جايگاه كنوني توليد علم و دستاوردهاي ناشي از آن
علم و توليد آن سنگ بناي اصلي تمدن امروزي است و به شكلي گسترده در ارتباط با ساير واقعيتهاي جامعه روند حياني خود را ادامه ميدهد. امروزه توليد دانش و ايجاد مهارتهاي لازم جهت بهرهبرداري از آن محور يك هدف اساسي و تعيين كننده براي همة كشورهاست. در برخي از كشورها، اين مسئله مدت مديدي است كه دروني شده و در واقع توليد علم و آگاهي را همواره در دستور كار خود قرار دادهاند كه ما آنها را به عنوان كشورهاي شمال ميشناسيم، اگر به تاريخ يكصد سال اخير اين دسته از كشورها نظر كنيم خواهيم ديد كه موضوع پژوهش در ارتباط با توسعه، محور اصلي توجه كشورهاي شمال بوده است كه در همين راستا دست به ايجاد مراكز و مؤسساتي زدند كه به امر توسعه و پژوهش معطوف باشند و با اتخاذ راهبردهايي مشخص براي ارتقاي سطح كيفي جامعه خود و پيشرفت در دنياي امروز همواره بسترسازي كردند. پيشرفتهاي برقآساي بشر در علم و تكنولوژي سبب توسعة پايدار و عميق براي كشورهايي است كه نقشي اساسي در پيشبرد اين مهم دارند يا خود محرك توليد علم و تكنولوژي هستند و يا در حمايت و تقويت علم و فناوري همواره در تكاپو ميباشند. در واقع علم قرن بيست و يكم نيز بايد طوري باشد كه همة مردم بر اساس وحدت منافع از آن مستفيض گردند، نياز روزافزون به دستاوردهاي علمي در سياستگذاري عام و خاص ازجمله وظايفي است كه علم بايد در شكلگيري تصميمات سياسي و قانوني اعمال كند. يكي ديگر از تأثيرات بسيار مهم گرايش به سياستهاي توليد علم، تحقق اهداف صلحجويانه، توسعة انساني و ايجاد ظرفيتهاي علمي داخلي و پرورش همشهريان آگاه و مطلع ميباشد. اينكه دستاوردهاي علمي و نتايج آنها ميتواند سبب رشد زمينه هاي اقتصادي و كاهش فقر عمومي شود و بر توليد و توزيع مصرف عادلانه بيافزايد و يا زمينه هاي بهداشت و سلامت محيط زيست را فراهم كند شكي نيست. پس به همين منظور براي رسيدن به مطلوب ياد شده ميبايست بر روند كنوني جهاني شدن به شكلي آگاهانه و نقش راهبردي دانش علمي و تكنولوژي صحه گذاشته و به كاهش شكاف ميان جوامع در حال توسعه و كشورهاي توسعه يافته از طريق بهبود ظرفيت و زيربناي علمي در كشورهاي در حال توسعه بپردازيم كه در همين راستا انقلاب اطلاعات و ارتباطات ابزارهاي جديد و مؤثري براي مبادلة دانش علمي و آموزش و پژوهش در سطح جهاني خواهد بود.
4
پس همانطور كه ديديم فرايند توليد علمي مي بايست بر ساختارهاي سياسي، اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي يك جامعه تأثيري شگرف از خود باقي گذارد و موجب تحولات وسيع و عميقي در سطح برون و درون جامعهاي شود، در اين حالت است كه علم بينالمللي خواهد شد و در ساية قوانين موضوعة آن، جوامع از نظم و امنيت بيشتري برخوردار خواهند بود. . خسروي، «توسعه و توليد علم مستلزم امر پژوهش است»، نشرية فرهيختگان، 2 بهمن 1380.
علم و زيرساختهاي مربوط به آن را از بعد اجتماعي نيز ميتوان مورد بررسي قرار داد چرا كه اين مقوله هميشه و در همه حال تأثير زيادي بر جريانات زندگي بشري داشته است، كه البته ميزان بهرهبرداري هر يك از كشورهاي جهاني از توليد علم و دستاوردهاي حاصل از آن به يك اندازه نبوده و نيست و اگر بخواهيم دلائل آن را كنكاش كنيم نياز به مباحث اجتماعي و جامعه شناسي در روند تاريخي هر يك از كشورها داريم كه البته در اين مقوله نميگنجد. . رجوع شود به: حيدر جانعليزاده چوببستي، «تحليل بر نظريههاي اجتماعي توسعة علم و تكنولوژي»، نشرية رهيافت، شماره 21، پائيز 1378، ص 35.
هر كشوري در ابتدا بايد توسعة علمي داشته باشد تا از توسعة فنآوري و تكنولوژي مناسب برخوردار گردد. توليد و بسط علم تأثير عميقي در تمامي حوزههاي اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي كشور دارد و تمامي كشورها براي دستيابي به خودكفايي علمي و توسعة همه جانبة خود بايد بكوشند، در اين راستاست كه ميتوان گفت توليد علم اولويت توسعة هر كشور است. در رابطه با توسعهيافتگي جوامع نيز وضع جهان به گونهايست كه مقامات رسمي دولتي نميتوانند به علم و موارد استعمال و تطبيق آن با جامعة جهاني بياعتنا باشند، در واقع دولتها بايد از راههاي مختلف در پيشبرد تحقيقات همه جانبه با درنظر گرفتن معايب و مزاياي كار براي جوامع خويش بكوشند