تحقیق جهان جهانی دوم و اشغال ایران ( ورد)

دسته بندي : دانش آموزی و دانشجویی » دانلود تحقیق
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل :  word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت )
تعداد صفحه : 9 صفحه

 قسمتی از متن word (..doc) : 
 

‏پس از آغاز ‏جنگ جهانی دوم‏ در ‏۹ شهریور‏ ‏۱۳۱۸‏ (‏۱ سپتامبر‏ ‏۱۹۳۹‏)، ایران بی‌طرفی خود را اعلام کرد، اما به دلیل گستردگی مرز ایران با ‏اتحاد جماهیر شوروی‏ و درگیری با ‏آلمان‏ این بی‌طرفی ناپایدار بود. ارتش ‏متفقین‏ به بهانهٔ حضور ‏جاسوسان‏ آلمانی در ایران به اشغال کشور مبادرت ورزید.
‏در روز ‏۳ شهریور‏ ‏۱۳۲۰‏ نیروهای ‏شوروی‏ از ‏شمال‏ و ‏شرق‏ و نیروهای ‏بریتانیایی‏ از ‏جنوب‏ و ‏غرب‏، از زمین و هوا به ایران حمله کردند و شهرهای سر راه را اشغال کردند و به سمت تهران آمدند. ‏ارتش ایران‏ به سرعت متلاشی شد. ‏رضاشاه‏ ناچار به استعفا شد. ‏متفقین‏ با انتقال سلطنت به پسر و ‏ولیعهد‏ او -‏محمدرضا‏- موافقت کردند.
‏پس از اشغال، ‏راه‌آهن سراسری ایران‏ برای انتقال کمک‌های نظامی به پشت جبهه شوروی، بر اساس ‏قانون وام و اجاره‏ مورد استفاده قرار گرفت.
‏پس از اتمام جنگ، ارتش بریتانیا ایران را ترک کرد ولی نیروهای نظامی کشور شوروی، همچنان در شمال غرب ایران باقی ماندند، که به تشکیل دو حکومت خودمختار و کوتاه‌مدت ‏جمهوری مهاباد‏ در ‏کردستان‏ و ‏فرقه دموکرات‏ در ‏آذربایجان‏ انجامید.
‏حمله روسیه (در قالب شوروی) و بریتانیا به ایران در کشاکش ‏جنگ جهانی دوم‏، حاصل سومین تبانی تاریخی این دو کشور، به زیان ‏حاکمیت ملی‏ و ‏تمامیت ارضی‏ ایران بود: در مورد نخست، در ‏قرن نوزدهم‏ و در پایان ‏جنگ‌های ایران و روسیه در دوره قاجار‏، تبانی روسیه با بریتانیا علیه ‏ناپلئون‏ در ‏اروپا‏، سبب حمایت بریتانیا از بسته شدن پیمان‌های ‏گلستان‏ و ‏ترکمنچای‏ و تحمیل آن بر ایران شد. در مورد دوم، اوایل ‏قرن بیستم میلادی‏ نیز، پیمان‌های ‏۱۹۰۷‏ و ۱۹۱۵ سبب تقسیم ایران به حوزهٔ نفوذ دو کشور بریتانیا و روسیه، و زمینه‌ساز حضور نظامی آنان در ایران شد. سومین بار هم در جنگ دوم جهانی بود که بهانه حضور کارشناسان آلمانی در ایران، اشغال ایران را در پی داشت.
‏فهرست مندرجات
[‏نهفتن]
‏۱ ‏روز ‏۳‏ شهریور (آغاز ‏درگیری)
‏۲ ‏روز ‏۴‏ شهریور
‏۳ ‏روز ‏۵‏ شهریور
‏۴ ‏روز ‏۶‏ شهریور
‏۵ ‏روز ‏۷‏ شهریور
‏۶ ‏روز ‏۸‏ شهریور
‏۷ ‏روز ‏۹‏ شهریور
‏۸ ‏روز ‏۱۰‏ شهریور
‏۹ ‏روز ‏۲۵‏ شهریور
‏۱۰ ‏روز ‏۲۶‏ شهریور
‏۱۱ ‏روز ‏۳۰‏ شهریور
‏۱۲ ‏پس از شهریور ‏۱۳۲۰
‏۱۳ ‏جستارهای وابسته
‏۱۴ ‏پانویس‌ها و منابع
‏[‏ویرایش‏] روز ۳ شهریور (آغاز درگیری)
‏سپیده‌دم روز ‏سوم شهریور‏ ‏۱۳۲۰‏، نیروهای اتحاد جماهیر شوروی از ‏شمال‏ و ‏شرق‏ و نیروهای ‏بریتانیای کبیر‏ از ‏جنوب‏ و ‏غرب‏، ‏کشور‏ ایران را مورد حمله زمینی، هوایی و دریایی قرار دادند. در همان لحظات اولیه حمله، ‏اسمیرنوف‏ ‏سفیر کبیر‏ شوروی و ‏سر ریدر بولارد‏ ‏وزیر مختار‏ بریتانیا در منزل ‏رجبعلی منصور‏ –نخست وزیر وقت– حضور یافته و طی یادداشتی حمله قوای خود را به ایران ابلاغ کردند. بی‌درنگ، رجبعلی منصور به همراه ‏جواد عامری‏، ‏کفیل وزارت امور خارجه‏، به ‏کاخ سعدآباد‏ رفت و ‏رضاشاه‏ را مطلع ساخت و سپس راهی ‏مجلس شورای ملی
‏ شد و گزارش حمله نظامی شوروی و بریتانیا را به اطلاع نمایندگان مجلس رساند. بی‌درنگ ‏جلسه هیئت وزیران‏ در کاخ سعدآباد با حضور رضاشاه تشکیل شد و موضوع حمله به ایران و نقض بی‌طرفی مورد بحث و مذاکره قرار گرفت و راه حل‌هایی برای جلوگیری از بحران آغاز شد.‏[۱]
‏نمایندگان شوروی و بریتانیا، علت این مداخله را وجود تعداد زیادی کارشناس ‏آلمانی‏ در ایران ذکر کردند. دخالت نظامی شوروی و بریتانیا در ایران متعاقب دو ‏اولتیماتوم‏ مشترک شوروی و بریتانیا در ‏۲۸ تیر‏ و ‏۲۵ مرداد‏ ‏۱۳۲۰‏ راجع به حضور کارشناسان آلمانی به وقوع پیوست. این حمله همچنین به فاصله سه هفته قبل از ‏تبعید‏ رضاشاه به خارج از کشور رخ داد. شهرهای بی‌دفاع شمال و جنوب ایران در جریان حمله هماهنگ و مشترک شوروی و بریتانیا، شدیداً بمباران شدند و ‏نیروی دریایی ایران‏ در ‏خلیج فارس‏ و ‏دریای خزر‏، بر اثر حمله شدید نیروهای مهاجم، ظرف چند ساعت به کلی نابود شد. در حمله شدید بریتانیا به ‏خلیج فارس‏، ‏دریادار‏ ‏غلامعلی بایندر‏ فرمانده نیروی دریایی و ‏ناخدا نقدی‏ رئیس ‏ستاد نیروی هوایی‏ و شمار فراوانی از ‏افسران‏ در همان روز اول حمله کشته شدند؛ عمدهٔ کشتی‌های ایران آتش گرفتند یا غرق شدند؛ شمار کشتگان نظامی ایران در آن حمله، بیش از پانصد تن می‌باشد. ‏ستاد جنگ‏ ‏اعلامیه‌ای‏ صادر کرد و در آن خبر از مورد ‏حمله هوایی‏ قرارگرفتن شهرهای ‏تبریز‏، ‏اردبیل‏، رضاییه (‏اورمیه‏)، ‏خوی‏، ‏اهر‏، ‏میاندوآب‏، ‏ماکو‏، ‏بناب‏، ‏مهاباد‏، ‏رشت‏، ‏حسن کیاده‏، ‏میانه‏، ‏اهواز‏ و بندر پهلوی (‏بندر انزلی‏) داد. این اعلامیه، تلفات غیرنظامیان را، سنگین ولی تلفات نظامیان را، اندک گزارش داد.‏[۱]
‏عصر روز سوم شهریور و درحالی که پیشروی قوای بریتانیا و شوروی در شمال وجنوب خاک ایران ادامه داشت، ‏رجبعلی منصور‏ با مشاهده بحرانی بودن اوضاع تصمیم به استعفا گرفت. دریافت خبرهای مربوط به متلاشی شدن لشکرهای تبریز، رضائیه، گیلان، اردبیل، ‏مشهد‏ و ‏کرمانشاه‏ سبب شد تا رضاشاه لشکرهای مجهز دو پادگان مرکزی را در اطراف ‏تهران‏ به حالت دفاعی مستقر سازد. در همین روز رضاشاه طی تلگرافی به ‏روزولت‏ -‏رئیس جمهور آمریکا‏- از وی خواست مانع پیشروی بریتانیا و شوروی در داخل ایران شود، اما دولت ‏آمریکا‏ با صراحت این درخواست را رد کرد و تأکید نمود که ایالات متحده، هدف بریتانیا را هدف خود می‌شمارد.
‏غروب ‏سوم شهریور‏، رضاشاه که متعاقب دریافت پاسخ دولت آمریکا، امیدی به توقف حملات بریتانیا و شوروی نداشت و از جبهه‌های جنگ دوم جهانی نیز اخبار خوشایندی دریافت نمی‌کرد، سربازان احتیاط ۴ دوره -متولدین ‏۱۲۹۴‏ تا ‏۱۲۹۷‏- را به خدمت فراخواند. او در شامگاه همان روز، خبرهای مربوط به پیشروی قوای شوروی و بریتانیا را به سوی ‏تهران‏ دریافت کرد.
‏[‏ویرایش‏] روز ۴ شهریور
‏روز ‏چهارم شهریور‏ بمباران شهرهای بی‌دفاع و ‏سربازخانه‌ها‏ ادامه پیدا کرد؛ شهرهای ‏قزوین‏، ‏رشت‏ و ‏تبریز‏ مورد حمله هوایی قرار گرفت. بر اثر حمله و بمباران شدید، لشکرهای تبریز، رضاییه، رشت، ‏مشهد‏، ‏اردبیل‏ و ‏گرگان‏، به طور کامل از هم پاشیدند. مردم ‏تهران‏ و بیشتر شهرهای مورد حمله هوایی، شهرها را تخلیه کردند و به اطراف پناه بردند.‏[۱]
‏[‏ویرایش‏] روز ۵ شهریور
‏روز ‏۵ شهریور‏ در ‏جلسه فوق العاده هیئت دولت‏ که در حضور رضاشاه تشکیل شده بود، ‏رجبعلی منصور‏ پس از ارائهٔ گزارشی از اقدامات دو روزه خود، نومیدانه از مقام ‏رئیس‌الوزرائی‏ ‏استعفا‏ داد؛ رضاشاه هم ضمن پذیرش درخواست وی، در همان جلسه، ‏مجید آهی‏ وزیر دادگستری را مأمور تشکیل کابینه کرد، اما وی نیز از پذیرفتن این سمت پوزش خواست و پیشنهاد داد شخص دیگری برگزیده شود؛ سرانجام ‏محمدعلی فروغی‏ را برای ‏نخست‌وزیری‏ پیشنهاد کرد. رضاشاه ابتدا با سالمند خواندن‏[۲]‏ فروغی با این پیشنهاد مخالفت ورزید و نظر به ‏وثوق‌الدوله‏ داشت، ولی به هر کیفیت که بود فروغی مورد پذیرش شاه واقع شد و ‏نصرالله انتظام‏ ‏رئیس تشریفات دربار‏ مأمور آوردن فروغی شد. او به منزل محمدعلی فروغی رفت و او را با خود به سعدآباد آورد. به محض ورود فروغی، شاه اظهار کرد فروغی زیاد هم پیر نیست؛ در همان لحظات، حکم نخست وزیری فروغی صادر شد. فروغی گفت که در کادر وزیران تغییری نخواهد داد، ولی بنا به خواست شاه، ‏علی سهیلی‏ را به ‏وزارت امور خارجه‏ و جواد عامری را به ‏وزارت کشور‏ گماشت. رضاشاه در این جلسه استعفای خود را با حاضران در میان گذاشت که با مخالفت وزیران روبرو شد.‏[۱]‏ در همین جلسه تصمیم به ‏ترک مخاصمه‏ گرفته شد. شاه بیرون از اتاق جلسه به ‏ولیعهد‏ گفت فروغی گرچه پیر است ولی در چنین موقعی برای خدمت بسیار مناسب است.‏[۳]
‏[‏ویرایش‏] روز ۶ شهریور
‏صبح روز ‏ششم شهریور‏، فروغی با وزیران خود در ‏مجلس شورای ملی‏ حاضر شد و برنامه خود را در نطقی کوتاه اعلام و وزیران کابینه را معرفی کرد و نمایندگان را در جریان تصمیم دولت مبنی بر ترک مقاومت قرار داد. وی با بیان اینکه دولت باید بی‌درنگ به مذاکره با کشورهای حمله‌کننده به ایران بنشیند، از نمایندگان مجلس درخواست ‏رای اعتماد‏ کرد؛ مجلس به اتفاق آرا به کابینه فروغی رای اعتماد داد.‏[۱]‏[۳]‏ نطق محمدعلی فروغی پشت تریبون مجلس شورای ملی در آن روز، که با استواری و چیره‌دستی خاص او ادا شد، یکی از جاودانه‌ترین و اثربخش‌ترین سخنان یک سیاست‌مدار بانفوذ ایرانی
‏قرن بیستم‏ شناخته می‌شود. فروغی مردم به‌هراس‌افتاده از حملهٔ شوروی و بریتانیا را به آرامش و خویشتن‌داری فراخواند و وعده داد که «این روزها نیز بگذرد و کشور به سیاق سابق خود طی مسیر کند». در این نطق به ویژه این عبارت بسیار ماندگار شده‌است و پیوسته از قول او توسط بسیاری از افراد نقل می‌شود: «می آیند و می‌روند؛ حوایجی دارند و به ما کاری ندارند.» ‏[۴]
‏فروغی پس از حضور در مجلس، در منزل خود با ‏سفیران‏ بریتانیا و شوروی (‏سر ریدر بولارد‏ و اسمیرنوف) راجع به ترک مخاصمه و توقف جنگ، مذاکره کرد. در همین نشست فروغی از نیت بریتانیا برای برکناری و تبعید رضاشاه باخبر شد.
‏هرچند نامهٔ ترک مخاصمه بامداد روز ششم شهریور به دو ‏سفارتخانه‏ فرستاده شد و آن دو نیز بی‌درنگ مراتب را به پایتخت‌های خود گزارش کردند، اما در رویارویی نظامی آن‌ها با نیروهای ایرانی و بمباران شهرها، هیچ‌گونه دگرگونی‌ای پدید نیامد؛ به ویژه شوروی همچنان با همان خشونت، در روزهای آینده نیز، شهرهای ایران را بمباران کرد. شوروی‌ها نظامیان ایرانی‌ای که تسلیم می‌شدند، به اسارت، به خارج از ایران می‌فرستادند. ‏ارتش سرخ‏ به هر شهری از ایران که پا می‌نهاد، همچو یک دولت فاتح اداره شهر را به دست می‌گرفت؛ سران اداره‌ها و نمایندگان دولت، خواه نظامی یا غیرنظامی را بازداشت می‌کرد.
‏[‏ویرایش‏] روز ۷ شهریور
‏در نتیجهٔ گفتگوها و رایزنی‌های انجام شده، به ویژه نشست فروغی با سفیران بریتانیا و شوروی، در روز ‏هفتم شهریور‏، رضاشاه، همه اعضای خانواده‌اش -به استثنای ‏محمدرضا پهلوی‏ ولیعهد- را روانه ‏اصفهان‏ کرد و بدین سان مقدمات استعفا و خروج خود از ایران را فراهم آورد.
‏در این روز شهرهای شمالی ایران با شدت تمام، توسط ‏بمب‌افکنهای‏ شوروی بمباران شدند.
‏[‏ویرایش‏] روز ۸ شهریور
‏روز ‏هشتم شهریور‏، ‏شورای عالی نظام‏ دستور مرخصی ‏سربازان وظیفه‏ را تصویب کرد و به اجرا گذاشت؛ در عوض قرار شد سی‌هزار ‏سرباز پیمانی‏ را با ماهی ۳۵ ‏تومان‏ حقوق، به استخدام درآورند.‏[۱]‏ فرستاده شدن اعضای خانوادهٔ سلطنتی به اصفهان، شایعهٔ فرار رضا شاه، اخبار رسیده از اشغال شهرهای مختلف و به ویژه خالی شدن پادگان‌ها (در نتیجهٔ تصمیم اخیر شورای عالی نظام) که به شکل‌گیری دسته‌های سربازان گرسنه و سرگردان در خیابان‌های تهران انجامید، سخت مایهٔ بیم و نگرانی مردم شده بود؛ علاوه بر این، گریز برخی از سران ارتش و رجال سیاسی هم در این مدت، وضع را بدتر کرد. ازآن‌رو برای کنترل اوضاع، در همان روز هشتم شهریور در تهران ‏حکومت نظامی‏ اعلام شد و ‏سپهبد‏ ‏احمد امیراحمدی‏ حاکم نظامی شد.‏[۱]‏[۳]
‏در این روز نیز بمباران شهرهای شمالی ایران، به دست ‏بمب‌افکنهای‏ شوروی بسیار شدید بود.
‏[‏ویرایش‏] روز ۹ شهریور
‏رضاشاه بعد از ظهر روز ‏نهم شهریور‏ همه فرماندهان و مقامات امضاکنندهٔ طرح مرخصی سربازان وظیفه را ـ که در عمل به انحلال ارتش انجامیده بود ـ به کاخ سعدآباد احضار کرد و به آنها نسبت خیانت داد. شاه ‏سرلشکر‏ ‏احمد نخجوان‏، (کفیل وزیر جنگ)، و ‏سرتیپ‏ ‏علی ریاضی‏ را مسبب این طرح قلمداد نمود، ازآن‌رو آن دو را به شدت زخمی‏[۵]‏ و پس از خلع درجه، زندانی کرد. سپس دستور داد ایشان به خاطر این خیانت در دادگاه زمان جنگ محاکمه شوند. آن‌گاه، بدون رایزنی با فروغی، سرلشکر ‏محمد نخجوان‏ را به وزارت جنگ گمارد. این ماجرای کتک زدن، در روزهای آینده به زیان رضا شاه تمام شد و عزم کسانی را که خواهان تبعید او از ایران، پس از استغفا بودند، جزم‌تر کرد.‏[۱]‏[۳]
‏[‏ویرایش‏] روز ۱۰ شهریور
‏رضا شاه در ‏دهم شهریور‏ تصمیمش به استعفا را به اطلاع فروغی و اعضای کابینه رساند.
‏[‏ویرایش‏] روز ۲۵ شهریور
‏تعداد زیادی غیرنظامی زیر بمباران شهرهای مختلف جان باختند و خسارات بسیار سنگینی به تأسیسات ‏اقتصادی‏ کشور و اماکن زندگی مردم وارد آمد. کشور دچار قحطی شد و مردم از لحاظ نان و ارزاق به شدت در مضیقه قرار گرفتند. این حملات تا استعفای رضاشاه و جایگزین شدن پسرش -محمدرضا پهلوی- در ‏۲۵ شهریور‏ ‏۱۳۲۰‏، ادامه یافت. در این روز رضاشاه استعفا داد، راهی اصفهان شد و ولیعهد جانشین وی شد.
‏[‏ویرایش‏] روز ۲۶ شهریور
‏در روز ‏۲۶ شهریور‏ ‏۱۳۲۰‏، هم‌زمان با ورود نظامیان بریتانیا و شوروی به تهران، ‏محمدرضا شاه‏ در مجلس، سوگند یاد کرد.
‏[‏ویرایش‏] روز ۳۰ شهریور
‏روز ‏۳۰ شهریور‏، رضاشاه و خانواده‌اش از ‏اصفهان‏ به ‏یزد‏، ‏کرمان‏ و ‏بندرعباس‏ عزیمت کردند تا به یک ‏کشتی‏ بریتانیایی که قرار بود آنها را به جزیره ‏موریس‏ ببرد، انتقال داده شوند.
‏[‏ویرایش‏] پس از شهریور ۱۳۲۰
‏اشغال ایران محدود به قوای ‏بریتانیا‏ و ‏شوروی‏ نبود. پس از ورود ‏آمریکا‏ به جنگ، عده‌ای از نظامیان آن کشور نیز وارد ایران شدند، اما ‏استقلال‏ و ‏تمامیت ارضی‏ ایران، نخست با امضای یک پیمان سه جانبه بین ایران، بریتانیا و شوروی در ‏بهمن ۱۳۲۰‏ و سپس با صدور اعلامیه‌ای که در پایان کنفرانس سران متفقین -‏روزولت‏، ‏چرچیل‏ و ‏استالین‏- در تهران منتشر شد، تضمین گردید.
‏در دوران اشغال ایران به دست متفقین، بسیاری از امکانات، ‏زیرساخت‌ها‏، منابع، اندوخته‌ها و آذوقه‌های ایران بدیشان اختصاص یافت. ازاین‌روی دو ماه بیشتر طول نکشید که ایران دچار کمبود مواد غذایی و ‏گرانی‏ لگام‌گسیخته گشت. شهرهای ایران و به ویژه ‏تهران‏ آن‌چنان با کمبود نان و سایر ارزاق مورد نیاز روبرو شدند که نان و مواد غذایی را با ‏کوپن‏ در اختیار مردم قرار می‌دادند؛ شمار بسیاری از مردم ایران، در نتیجهٔ تهیدستی، گرسنگی و بیماری جان خود را از دست دادند. کشوری که درجنگ جهانی دخالتی نداشت و بارها بی‌طرفی خود را به دو سوی درگیری اعلام کرده بود، آسیب‌های زیادی را از جنگ تحمل می‌کرد.
‏در پایان ‏کنفرانس تهران‏ که در ‏آذر ۱۳۲۳‏ در تهران تشکیل شد، طرفین تعهد کردند نیروهای نظامی خود را ظرف ۶ ماه از ایران خارج کنند. دولت شوروی قبل از خاتمه جنگ درصدد به دست آوردن ‏امتیاز استخراج نفت شمال‏ برآمد، اما چون با تصویب ‏قانون منع اعطای امتیاز نفت به خارجیان‏ در ‏مجلس شورای ملی‏، از دریافت این امتیاز محروم شد، بنای مخالفت و ناسازگاری با دولت ایران را گذاشت و پس از خاتمه جنگ مقدمات شورش مسلحانه را در ‏آذربایجان‏ فراهم ساخت. نیروهای شوروی از حرکت واحدهای اعزامی ارتش برای سرکوبی این شورش جلوگیری کردند و موجبات تسلط ‏فرقه دموکرات‏ را بر ‏آذربایجان‏ و سپس ‏استان کردستان‏ فراهم ساختند. نیروهای شوروی از تخلیه ایران در موعد مقرر خودداری کردند، اما پس از شکایت ایران به شورای امنیت و مسافرت ‏قوام السلطنه‏ -نخست وزیر وقت- به ‏مسکو‏ که به امضای موافقتنامه‌ای درباره تشکیل ‏شرکت مختلط نفت ایران و شوروی‏ انجامید، در ‏اردیبهشت ۱۳۲۵‏ نیروهای خود را از ایران خارج کردند. حکومت خودمختار حزب دمکرات در آذربایجان و کردستان نیز بیش از ۷ ماه پس از خروج نیروهای شوروی دوام نیاورد. موافقتنامه مربوط به تشکیل شرکت مختلط نفت ایران و شوروی نیز، سال بعد در مجلس رد شد.
‏آغاز جنگ:
‏تضادهای داخلی نظام های اجتماعی متفاوت که اساسا خصلتی اقتصادی داشتندعامل تعیین کنندهٔ در بروزجنگ جهانی دوم بودندپس از جنگ جهانی اول بریتانیا روسیه وفرانسه وایالات متحده حدود هفتاد هشت میلیون کیلومتر مربع از خاک کره زمین را در اختیار داشتند.در مقابل سرزمین هایی که به آلمان وایتالیا ژاپن با حدود صدهشتاد میلیون جمعیت فقط یک بیستم سرزمینهای بریتانیا وفرانسه را در اختیار داشتند.این تفاوتها بیانگرچرایی عزم کشورهای کامیاب بریتانیا روسیه فرانسه آمریکا در حفظ مرزهای موجود واجتناب از جنگ ودر عین حال ناخرسندی فزاینده آلمان و ژاپن بود.این امر سه کشور اخیر را درطول بیست سال ترک مخاصمه 1919_1939به توسعهٔ ابزارهای جنگی کشاندوآنها را به گسترش سرزمینهایشان از طریق زوریا تهدید واداشت وستیزه جویی آنها جنگ جهانی دوم را فراهم آورد

 
دسته بندی: دانش آموزی و دانشجویی » دانلود تحقیق

تعداد مشاهده: 4556 مشاهده

فرمت فایل دانلودی:.zip

فرمت فایل اصلی: .doc

تعداد صفحات: 9

حجم فایل:50 کیلوبایت

 قیمت: 8,500 تومان
پس از پرداخت، لینک دانلود فایل برای شما نشان داده می شود.   پرداخت و دریافت فایل