تحقیق تاریخچه لرستان 25 ص
دسته بندي :
دانش آموزی و دانشجویی »
دانلود تحقیق
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت )
تعداد صفحه : 26 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
لرستــــــان
صفحه 19
فهرست
عنوان صفحه
فصل اول ـ تاريخچه لرستان
بخش اول : تاريخ
بخش دوم : زبان و معني و مفهوم لر
بخش سوم : دين و مذهب
بخش چهارم : آداب و رسوم ازدواج
فصل دوم ـ هنر و معماري
بخش اول : معماري
بخش دوم : صنايع دستي
بخش سوم : فلزكاري
فصل سوم ـ پوشاك لرستان
بخش اول : پوشاك زنان
بخش دوم : پوشاك مردان
بخش سوم : پوشاك كودكان
فصل چهارم ـ تصويرها
لرستــــــان
صفحه 2
تاريـخ لرستــان
لرستان پيش از تاريخ
بنا به عقيده بسياري از باستان شناسان، لرستان از چهل هزار سال پيش به وسيله اقوامي كه به علت نداشتن خط هويت آنها ناشناخته مانده، مسكون بوده است. در اين عهد، انسان پيش از تاريخ در شكافهايي كه در جوانب پردرخت كوهها حفر ميشد و يا غالبا در يكي از غارها يا پناهگاههاي سنگي متعدد زندگي كرده و از طريق شكار و جمع آوري دانههاي وحشي امرار معاش ميكرد.
به طور كلي بازماندههاي فرهنگي جوامع پيش از تاريخ لرستان، بيانگر آن است كه اين جوامع به تدريج مراحل تكامل فرهنگي از جمله دوره پارينه سنگي، ميان سنگي، نوسنگي و شهرنشيتي را پشت سر گذاشتهاند.
بدين ترتيب لرستان از نظر باستان شناسي يكي از مراكز مهم است، زيرا از جمله معدود سرزمينهايي است كه انسان براي اولين بار به اهلي كردن حيوانات و نباتات پرداخته يا به عبارت ديگر زندگي ده نشيني و كشاورزي را كه لازمه پيدايش تمدن است، آغاز كرده است.
لرستان در دوره تاريخي
در هزاره سوم پيش از ميلاد، اقوام دشت بين النهرين (بابليان ـ سومريان) وارد مرحله تاريخي شدند و بر اثر متوني كه درباره تاريخ مملكت خود و همسايگانش باقي گذاشتهاند تا اندازهاي به روشن شدن زواياي تاريخ مملكت خود و همسايگان ايران كمك نمودند.
در اين متون اشاره به اقوامي شده است كه در شرق بين النهرين يعني سرزمين ايران ساكن بودند. اين اقوام از جنوب به شمال عبارت بودند از: عيلاميان و كاسيها كه در بخشهايي از لرستان سكونت داشتهاند. بنابراين اين دو قوم قديميترين ساكنين لرستان به شمار ميآيند كه نام آنها در متون تاريخي ثبت گرديده است. اينك به اختصار به شرح هر يك از اين دو قوم ميپردازيم.
لرستان در دوره عيلاميان
نخستين قومي كه بر لرستان حاكميت داشته است، عيلاميان بودهاند. آنها از نژاد بومي ايران (آسيانيك) بوده و از چگونگي تشكيل جوامع و ابتداي تاريخ ايشان اطلاع درستي در دست نيست. ولي آن چه مسلم است از اوايل هزاره چهارم و پيش از ورود اقوام آريايي به ايران موفق به ايجاد دولتي در بخشهايي از سرزمين ايران شدهاند. دولت عيلام شامل خوزستان، لرستان امروزي، پشتكوه و كوههاي بختياري بوده است. بابليها اين سرزمين را «الام» يا «الامتو» يعني كوهستان و شايد كشور خورشيد ميناميدند. شهرهاي عمده آن عبارت بودند از : شوش، اهواز، ماداكتو (صيمره ـ دره شهر) و خايدالو كه در جاي خرم آباد امروزي بوده است. عيلاميها
لرستــــــان
صفحه 2
در مدت چند هزار سال هويت خود را در برابر اقوامي نيرومند چون سومريها، آكديها، بابليها و آشوريها همچنان حفظ كردند و عاقبت به جهت اختلافهاي داخلي و جنگهاي خانگي از دشمن خود آشور شكست خوردند (654 ق.م) و از صفحه روزگار به عنوان دولتي مستقل برافتادند.
لرستان در دوره كاسيها
قوم ديگري كه همزمان و به موازات عيلاميها بر بخشهايي از لرستان تسلط داشته، كاسيها هستند. در مورد ريشه نژادي اين قوم كه گويا در مناطق شمالي و غرب لرستان اقامت داشتهاند، اختلاف نظر وجود دارد. عدهاي از محققان و باستان شناسان آنها را بوميان نخستين لرستان دانسته و تعداد زيادي آنان را شعبهاي از قوم آريايي پنداشته كه پيش از ديگر اقوام آريايي ماد و پارس به ايران مهاجرت كردند و پس از مدتي اقامت در كوههاي قفقاز و سواحل درياي خزر سرانجام به سلسله جبال زاگرس پناه برده و در كوههاي لرستان اقامت گزيده و پس از آميزش با بوميان محل باني تمدن تازه و درخشان شدهاند. به هر حال علي رغم اظهاراتي كه درباره ريشه نژادي اين قوم بيان شده آنان در زمان خود متمدنترين ملل عصر بودهاند. كاسيها چيره دستي فوقالعادهاي در ساختن مصنوعات مفرغي به دست آوردند. آنان مهمترين قبايل كوهستاني زاگرس شمرده ميشدند و پيشه دامداري داشته و با زباني كه با عيلاميها قرابت داشت سخن ميگفتند. آنان سواركاراني دلير و جنگجو بودند و بارها با همسايگان خود از جمله عيلاميها و بابليها درافتادند. آنها حتي توانستند دولت بابل را سرنگون ساخته و مدت شش قرن بر آن سرزمين حكمراني نمايند. حكومت كاسيها بر بابل در نتيجه شكست از عيلاميها به پايان رسيد. آنها پس از شكست از عيلاميها به سرزمين كوهستاني يعني لرستان بازگشتند.
لرستان در دوران ماد، هخامنشي، سلوكي و اشكاني
كاسيها در دوران حكومتهاي ماد و هخامنشي همچنان استقلال و اقتدار خويش را حفظ نموده و شاهان هخامنشي كه ميخواستند جهت لشكركشي به ساير نقاط سپاهي را از قلمرو آنها عبور دهند مجبور بودند به روساي اين قوم باج بپردازند. اسكندر مقدوني هم در هجوم به ايران چون اين طايفه را مطيع نميديد، با قوايي عظيم آنان را محاصره و پس از چهل روز وادار به تسليم كرد ولي پس از مرگ اسكندر دوباره آزادي خود را بازيافتند.
به طور كلي راجع به نفوذ و فرمانروايي مادها و هخامنشيان در لرستان اطلاع زيادي در دست نيست ولي سكههايي از سلكويهها و آثار قلعهها و قبور و تپهها چند معبد مهرپرستي از دوره اشكانيان به جا مانده است كه شاخص آنها سكه
لرستــــــان
صفحه 4
هايي به دست آمده از اين آثار است، از آن جمله ميتوان به غار (كوگو) Kogo و قبور اشكاني در دهكده (چمشك) chameshk و ستون سر ستونهاي سنگي از دهستان (تشكن) Teshken واقع در بخش چنگي اشاره نمود.
لرستان در عهد ساسانيان
لرستان در دوره ساسانيان، از لحاظ تقسيمات كشوري جزو سرزمين «پهله» يا «پهلو» محسوب ميشد، يعني سرزميني كه بعدها توسط اعراب جبال خوانده شد.
سرزمين پهله خود به نواحي كوچكتري تقسيم ميگرديد. چنان كه لرستان و منطقه غربي آن يعني پشتكوه (ايلام) را به ترتيب «مهرگان كدك» و ماسبذان ناميده ميشد. اين دو نام تا قرون نخستين اسلامي همچنان به اين نواحي اطلاق ميشد و با تغيير در اعراب آنها مهر جانقذق و ماسبذان خوانده ميشدند. از شهرهاي مشهور منطقه مهرگان كدك يا لرستان عهد ساساني شهرهاي صيمره و شاپور خواست (خرم آباد) را ميتوان نام برد. شهر صيمره حاكم نشين منطقه و شاپور خواست كه گفته ميشود توسط شاپور (اول) بنا نهاده شده بود از شهرهاي آباد و پررونق دوره ساساني محسوب ميگرديد.
آثار و شواهد گوناگون تاريخي حكايت از آن دارد كه لرستان در زمان ساسانيان از عمران و آباداني بسزايي برخوردار بوده است. شاهان ساساني توجه خاصي به اين ناحيه ميكردند به طوري كه چند پل عظيم كه از شاهكارهاي معماري به شمار ميآيند، ساختند و بر اثر همين توجه شهرهاي آن آباد گرديد و زراعت و صنعتش رونق يافت.
در عهد ساساني لرستان هميشه در دست يك نفر فرماندار بود كه از خاندان معروف مهرگان (مهران) و يكي از هفت خانوادهاي بود كه در تاسيس سلطنت ساسانيان به اردشير بابكان ياري رساندند. آخرين حاكم ساساني لرستان همان هرمزان معروف است كه مقر حكمراني او در شهر صيمره قرار داشت. لرستان در سال 21 هجرت پس از فتح نهاوند به تصرف مسلمين درآمد و هرمزان نيز اسير گشته به نزد عمر در مدينه فرستاده شد و سرانجام در آن جا در گذشت.
لرستان بعد از اسلام
همان گونه كه اشاره شد، اعراب مسلمان در نيمه نخست قرن اول هجري امپراتوري ساساني را منقرض ساخته و تمامي نواحي آن من جمله لرستان را به تصرف درآوردند. پيروزي اعراب مسلمان تاثير ژرفي در فرهنگ مردم لرستان و ديگر نواحي نهاد زيرا مردم با پذيرش آيين اسلام بخشي از فرهنگ باستاني نياكان خود را به فراموشي سپردند. با اين حال توانستند نه تنها زبان بلكه بسياري از جنبه