تحقیق آفات، افت کشها و محيط زيست چشم اندازي تاريخي درباره احتمال کاهش افت کش 51 ص
دسته بندي :
دانش آموزی و دانشجویی »
دانلود تحقیق
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت )
تعداد صفحه : 52 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
1
بخش 2
آفتها موجودات زنده اي هستند که در مکان نامناسب و در زمان نامناسب، برحسب ميل انسان، ظاهر ميشوند. آنچه مورد نظر است اين است که چگونه انسانها، مخصوصا از طريق استفاده از آفت کشها با آفات کنار ميآيند. استفاده از آفت کشها بيش از سال 1900، به ندرت توجه دولت يا مقررات را به طور عمده به خود جلب کرد. بر عکس، از اواخر دهه 1900، حشره کشها (افت کشها) منبع اصلي کشمکشهاي سياسي و سياسي در بسياري کشورها هستند. در حقيقت، مسئله کاهش افت کش، موضوع اصلي اين کتاب، تا حدودي پاسخي به ناکامي طرح ريزي برنامههاي نظارتي مناسب در مورد افت کشها ميباشد. اگر چه، کاهش استفاده از افت کشها به طور اجتناب ناپذير بر مهارت براي کاهش طبيعت و کاربرد زمين که در اصل هويت فرهنگي باقي مانده است، تاثير ميگذارد. تلاشها براي کاهش استفاده از آفت کش از درک بهتر در مورد تاريخچه کنترل آفات و آفت کشها، بهره من بود . اين بخش يک طرح اوليه مختصر در مورد نکات اصلي فراهم ميسازد و اين نکات را با مثالهايي براي ايالت (مرکز) واشنگتن توضيح ميدهد.
تغيير بينشها درباره افتها و افت کشها: آفات بعنوان تهديدات محيطي: با آغاز قرن 19، مشکلات آفت به اندازه کافي جدي شد تا توجه جمعي را ايجاب نمايد. با انقلاب صنعنتي، کشاورزي قسمتي از اقدامي سرمايه داري گشت و معاش کشاورزان از اين بهينه رفع شد. در کشاورزي تجاري، مشکل آفات، يک جنبه جديد يعني بازاريابي نقدينه محصول، بجاي کاربرد معاشي، به خود گرفت بدين معني که کشاورزان بر درآمد نقدينه متکي بودند.
اگر پول قرضي گرفته شده براي تهيه کردن سرمايه غلات مورد استفاده قرار ميگرفت که جنبه مهمي از کشاورزي تجاري بود، آنگاه سطح خاصي از درآمد نقدينه براي خدمات مربوطه به بدهي، ضروري بود.تحت اين شرايط، ضرر ناشي از آفات، تهديدي براي وجود مستمر اين اقدام بود. بنابراين کنترل آفات تبديل به راه حلي براي مشکل محيطي شد. آفت کشها، يکي از جدين روش جديد بود که براي کنترل آفات معرفي شد. محصولاتي که در قرن 19 و پيش از آن گسترش يافته بود. شامل، نفت، سولفور، نيکوتين، دوتنون، مخلصه بابوبه، حشره کش سبز زنگ سمي و اسيد آرسنيک، هستند (هاوارد 1930، پرکينژ 1982، صفحه 1). آفت کشها تنها تکنولوژي کنترل آفت نيستند که در قرن 19 معرفي شد، اما پيشرفت گزينهها هم بسته به افزاي
2
ش جنبه تجاري کشاورزي بود. براي مثال، يکي از موفقترين کاربردهاي کنترل بيولوژيکي که تا حال شناخته شده است. معرفي سوسک کفشدوزک استراليائي و انگل حشره دو بال براي کنترل درجه بندي (ميزان) توده پنبه اي در مرکبات کاليفرنيا بود. (دي باچ و روزن، 1991) همانگونه که ديچارد سوور تاريخ شناس به صورت مجاب کننده اي مورد بحث قرار داد، اشتياق براي کنترل بيولوژيکي به طور گسترده اي از سوي پرورش دهندگان مرکبات به صورت مبتکرانه و به شدت تجاري، برانگيخته شد. (سوور، 1996). بنابراين با وجود روش کنترل افت، اين شيوههاي جديد همگي نشان داد که آسيب آفات موفقيت تجاري کشاورزان را تهديد ميکند. کنترل آفات، شامل استفاده از آفت کشها، روشي براي کنترل پيشامد محيطي بود و افت کش، تکنولوژي انتخابي در طي قرن بيستم شد. بعد از 1900، صنايع هم علاوه بر کشاورزي شروع به متکي شدن بر افت کشها براي موفقيت تجاري شدند. منبع اصلي تغيير در دههاي 1950و194، اختراع بسياري مصنوعات جديد، آفت کشهاي آلي، بود که با موفقيت حشره کشهاي DDT پس از سال 1939 به فعاليت واداشته شد. (ترغيب شدند). پرکينز، 1978). در سال 1950، صنايع شيميايي گسترده وسيعي از حشره کشها را مشخص کرد که ارزان، چند کاربردي و موثر در بسياري مکانها بودند.
در نتيجه، جنگل داري، خانهها و باغها، موسسات خدماتي و تجاري و محلهاي صنعتي و تفريحي همگي شروع به بکارگيري حشره کشها کردند. بر مرور گسترده در مورد معرفي و گسترش افت کشها به ورتون (1974)، دونلپ (1981) و پرکينز (1982) مراجعه کنيد اگر چه علي رغم موفقيتهاي تجاري افت کشها، عوامل متعددي روشي را که مردم آفات و افت کشها را ميديدند، تغيير داد. مقاومت افت کشها، نابودي دشمنان طبيعي و حشرات سودمند توسط افت کشها، پيشرفت استراتژيها کنترل گزينه اي، مشکلات سلامت عمومي آسيب به حيات وحش و موجودات زنده غير هدف، آلودگي آبهاي زميني و جديدتر از همه کابوس بهم خوردگي سيستم غدد درون ريز، به طور ويژه اي مهم بود.
مقاومت: مقاومت ارگانسيم آفات در مقابل آفت کشها اولين موج جديد، ديدگاههاي اصلاحي بود. اين پديده اولين بار بعنوان حادثه مهمي در باغهاي سيب مورد در ايالات واشنگتن در سال 1908 مورد توجه قرار گرفت، هنگامي که مقياس سن جوس ديگر به درمان شستشو
3
ي سولفورآهک (کلسيم) پاسخ نداد. (پارکينز، 1982 صفحات 34-36). اگر چه، دشوار و دردسر ساز بود، مقاومت، صنعت تجاري اصلي را تا زماني که حشره شناسان در الوزيانا در سال 1954 نتيجه گيري کردند که شبشک پنبه مقاومت را در حشره کشهاي هيدروکربن کلرينه شده که عموما استفاده ميشد.
متحول کرده است، مورد تهديد قرار نگرفت. (روزل و کلوور، 1955) . متصديان شوراي پنبه ملي، انجمن کاري که ارائه دهنده تمامي بخشها براي صنعت پنبه است، به سرعت براي جانبداري از تحقيق در مورد راه حلهاي بلند مدت تر حرکت کرد که شامل شيوههاي کنترل آفات با اتکاي کمتري به کاربرد ديرينه از افت کشها بود (کنگره امريکا، 1958)حشره شناس کانادايي اي، وي، آي برون در سال 1960 نتيجه گيري کرد که (دوره طلايي) براي حشره کش ها گذشته است بدين علت که مقاومت بسيار رايج شده است. (برون، 1961) مقاومت افزايش بي .وقفه خود را تا امروز ادامه داده است به علاوه، اولين و مهمترين وقوع آن در حشرات که با نمونههايي از علفهاي هرز مقام در برابر علف کشها و بيماريهاي قارچي مقاوم در برابر قارچ کشها شروع به سازگار شدن بودند. مقاومت هم با مقاومت نامطلوب همراه بود بدين معني که جمعيت آفات عدم حساسيت به مواد شيميايي اي نشان داد که هرگز عليه آنها استفاده نشده بود. (هولومن 1993، موس و روبين 1993، بران 1994، تا باشنيک،1994، کنگره امريکا 1995). مقاومت نشان داد که توانايي حشره کشها براي کنترل طبيعت، محدود و ضعيف شده بود.
نابودي دشمنان طبيعي و حشرات سودمند: مشکلات افت حشره تنها يک نوع از مشکلات آفات است اما کنترل حشرات بي فايده (ناخواسته) با يک محدوديت جدي، مختل شد حشره کشها که حشرات درد سر ساز را هدف داشتند، حشرات غير هدف را نيز کشتند برخي از اين تلفات غير عمدي حشرات انگلي و شکار گر بودند که از حشرات آفتي تغذيه ميکردند. به عبارتي آنها دشمنان طبيعي گونههاي آفات بودند و هنگامي که آشکار ميشوند، سرکوبي آفات اصلي را ايجاد ميکنند. ديگر موارد با ميزان مرگ و مير غير عمدي هم، فوايدي ايجاد مينمايد، براي مثال، گرده افشاني و توليد عسل براي زنبورها درک اين گروه دوم از مشکلات، نياز به درک کاملتر اکولوژي جمعيت آفات دارد. افزايش در آفات حشرات بر اثر کاربرد حشره کشها اولين نشانه
4
يک مشکل بود. اگر چه، حشره کشها، براي کشتن آفات طراحي شده بودند و بنابراين اين مفهوم که آنها ميتوانند جمعيت آفات را افزايش دهند، ضد شهودي بود.
کارهاي آزماشگاهي و تئوري در طي تقريبا سه دهه، از اواسط دهه 1920 تا اواسط دهه 1950، اصلي را ايجاد کرد که نابودي دشمنان طبيعي احتمالا پيامد استفاده از حشره کشها ميباشد (فولسون، 1927، بويس 1939، کلوزن 1936، سويئت من 1936، استوينر 1938، تامپسون، 1939، دباچ 1946، دي پر 1956، پرکينز 1982 صفحات 38 تا 144.نابودي حشرات گرده افشان و توليد کنندگان عسل هم مشکلي بود که بعد از سال 1945 بخاطر افزايش استفاده از حشره کشهاي آلي مصنوعي جديد جدي شد، زنبورهاي عسل يک حشره گرده افشان فوق العاده مهم هستند که تقريبا سالانه منجر به 10 ميليارد دلار افزايش توليد محصول ميشد. کشاورزان تقريبا 4 ميليارد دلار در سال صرف ميکردند تا کندوهاي زنبور را براي گرده افشاني و توليد بيشتر اجاره کنند بيش از 4 ميليارد دلار در سال بخاطر گرده افشاني ناکافي، که بيشتر آن به خاطر آسيب حشره کشها به زنبورهاي عسل ايجاد شده بود، به هدر رفت. کالج 1993، به ارکسيون 1994 مراجعه کنيد)
همراه با نابودي دشمنان طبيعي، نابودي زنبورهاي عسل و ديگر گرده افشانها، علامتي براي حشره شناسان و کشاورزان بود که تکنولوژي بر پايه آفت کشها به صورت بالقوه قابل اطمينان نبود. شيوههاي جديد کنترل آفات مورد نياز بودند.
پيشرفت گزينهها:
طرفداران کشاورزي آلي پس از سال 1945 افزايش قدرت يافتند، اما اشتياق آنها براي کاهش اتکا به آفت کشها، برخوردهاي مهمي بر تحقيقات دانشمندان نداشت. در عوض، مقاومت و نابودي دشمنان طبيعي و سودمندان حشره شناسان را تحريک کرد که آنها پيش از همه با اين پديده مورد تاثير قرار گرفته بودند.
در دهه 1940 تحقيقات حشره شناسان در دانشگاههاي کشور و اداره کشاورزي امريکا شروع شد و استراتژيهاي جديد براي کنترل جستجو کرد که به طور کامل متکي به حشره کشها نبود آنها به نياز براي توسعه روشهاي جديد کنترل آفات آگاه بودند که براي کشاورزان براي ديگر مصرف کنندگان آفت کشها کارآيي داشته باشد. به عبارت ديگر آنها تلاشهاي