تحقیق آموزه مهدويت و حقوق محيط زیست
دسته بندي :
دانش آموزی و دانشجویی »
دانلود تحقیق
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت )
تعداد صفحه : 19 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
آموزه مهدويت و حقوق محيط زیست
چكيده
موضوع محيط زيست و ضرورت صيانت و حمايت از آن در كليه ادوار تاريخ بشر از اهميت ويژهاي برخوردار بوده تا جايي كه اين امر، انسانها و جامعة انساني را وادشته است كه در چند دهه اخير، با وضع مقررات و قواعد ويژهاي، حقوق خاصي را تحت عنوان حقوق محيط زيست تدوين نمايند، اما با اين وجود هنوز هم بشر مدرن نتوانسته تبعات مخرّب حيات صنعتي، ماشيني و مصرفي خود را بر محيط زيست كنترل نمايد و جهان همواره با روند تخريب و آلودگي روزافزون محيط مزبور روبهرو است.
نظر به ضرورت طرح مباحث جديد و گشودن زواياي جديد در حوزه موضع مهدويت، اين مقاله تلاش دارد كه نوع نگرش به محيط زيست و جايگاه آن را در حيات طيبة مهدوي بررسي نموده و اين مدعا را اثبات نمايد كه حقوق محيط مذكور و همچنين حقوق كليه جانداران و نباتات در عصر ظهور به نحو اكمل رعايت شده و حتي اين موجودات و محيط زيست آنها در دوران مهدي عليه السلام به نهايت تحقق استعدادها و قابليتهاي بالقوه خويش خواهند رسيد.
فصل اول : نگرشي به حقوق محيط زيست در جهان امروز
محيط زيستيكي از اصليترين دغدغههاي بشر وجهان مدرن در چند دهة گذشته تاكنون بوده است. برهمين مبنا، ايجاد و تحول حقوق و تكاليف مربوط به محيط مزبور، چه در حقوق داخلي و چه در حقوق بينالملل از مسائل بسيار مهمي است كه ذهن بسياري از صاحبنظران، دولتمردان، و انبوهي از سازمانهاي جهاني و معاهدات بينالمللي را به خود معطوف و مشغول نموده است.
البته محيط زيست دستكم به معناي امروزي آن در بسياري از زبانها يك اصطلاح نو و تازه است و سابقه كاربرد آن در زبان فرانسه به قرن دوازدهم برميگردد، هر چند كه اين اصطلاح از آغاز دهة 1960 م كاربرد پيوسته پيدا كرده است.
محيط زيست از گذشتههاي دور نيز مورد احترام تمدنها و فرهنگهاي پيشين بوده و از قداست خاصي برخوردار بوده است؛ مثلاً در بين ايرانيان، پرستش ميترا يا خورشيد؛ در بين هنديان و مصريان، تقديس رودخانههاي گنگ و نيل و در بين بابليان، پرستش ستارگان رواج داشته و در كتابهايي همچون ريگ ودا (كتاب مقدس هندوان)، تورات و قانون حمورابي در خصوص حفظ منابع طبيعي و خود آلودگي محيط زيست مطالبي وجود دارد. اقوام ديگر چون فنيقيها، ليديها، هيتيها، اقوام مايا و اينكا نيز به تقديس پديدههاي طبيعي پرداختهاند كه نشانة ظهور ايدة علاقه به طبيعت و حفظ محيط زيست از ادوار گذشته ميباشد.
با ظهور انقلاب صنعتي در قرن هجدهم، آسيبهاي زيست محيطي؛ بهويژه در جهان صنعتي غرب شكل بسيار ملموستري يافت و پس از آن در قرن بيستم خسارات زيست محيطي با قضايايي همچون تريل اسميلتر در 1941، كانال كورفو در 1946، اختلاف درياچه لانو در1957، اختلاف سدگات در 1968، قضيه كاسموس 954 در سال 1978 در فضا، فاجعه كارخانه شيميايي بوپال هند در سال 1984، فاجعه نيروگاه هستهاي چرئوبيل در 26 آوريل 1986 و آلودگيهاي ناشي از حريق عمدي چاههاي نفت كويت توسط عراق در جنگ دوم خليج فارس، شكل عينيتر و بحرانيتري يافت و نشان داد كه بشريت براي چيرگي بر اين خطرات نيازمند عزمي جهاني و برنامهريزي دقيق و انجام اقدامات قاطع و فراگير در سطوح محلي، منطقهاي و بينالمللي است؛ زيرا در غير اين صورت حيات بشري دچار نابودي و انهدام روز افزونتري خواهد شد.
امروزه تهديدهاي زيست محيطي، دامنه وسيعي را در بر ميگيرد؛ از جمله: آب وهوا، ميزان حرارت و گرم شدن دماي زمين، بالا آمدن سطح درياها، حفظ گونههاي مختلف و به ويژه نادر گياهي و جانوري، فرسايش لايه ازن، آثار فعاليتهاي صنعتي ناشي از اعمال انسان، تخريب جنگلها، آلودگي آبها، بارانهاي اسيدي، آلودگيهاي صوتي، نظامي، و هستهاي و مانند آن.
از سويي برخي از اين ضايعات زيست محيطي، خود نيز منشأ ضايعات گسترده تري شدهاند؛ مثلاً كارشناسان معتقدند كه قطع درختان جنگلي به صورت انبوه و انتشار ممتد ضايعات صنعتي در فضا باعث تغييرات بسيار منفي در وضعيت آب و هواي جهاني و بالا آمدن سطح آب درياها، و به تبع آن، زير آب رفتن دشتهاي ساحلي و گسترش امواج گرمازا گرديده است؛ همچنان كه سوختهاي فسيلي و استفاده نامتناسب و گسترده از آنها باعث افزايش دياكسيدكربن زمين و ايجاد پديدة گازهاي گلخانهاي شده است. وجود گازهاي سمي منتشره از فعاليتهاي صنعتي انساني منجر به اسيدي شدن بارانها گشته و آبهاي مصرفي و فضاي حياتي موجودات دريايي را مسموم نموده و سلامت انسانها را به خطر مياندازند.
امروزه اين اعتقاد وجود دارد كه اگر چه موضوعات محيط زيستي از جهت روابط بينالملل، پديدههاي جديدي نيست اما با توجه به وخامت اوضاع آن، رهبران جهان به طور فزايندهاي مسائل محيط زيستي را از موضوعات حاشيهاي و جانبي، به دستور كار اصلي سياسيشان منتقل كردهاند.
همچنان كه همين رويه نيز در مورد عملكرد سازمانهاي بينالمللي و جهاني در نحوة برخورد پيشگيرانه از آلودگي محيط زيست مشاهده ميشود و تصويب و عقد دهها معاهده و كنوانسيون زيست محيطي بيان كننده چنين اهميت روز افزوني است.
بايد خاطرنشان نمود كه اصطلاحمحيط زيست را ميتوان به يك منطقه يا تمام سياره و حتي به فضاي خارجياي كه آن را احاطه كرده اطلاق كرد. يونسكو براي محيط زيست، از اصطلاح بيوسفر يا لاية حياتي نام برده كه
از تعاريف مُوَسَّع در اين باره بوده و عبارت است از : محيط زندگي بشر يا آن بخش از جهان كه بنا به دانش كنوني بشر، همة حيات در آن استمرار دارد. در حقيقت بيوسفر يا لاية حياتي، همان لايه و قشرنازكي است كه اين كره خاكي را در ميان گرفته و شامل زمين و هزار متر بالا و عمق زمين و اقيانوسهاست.
همچنين محيط زيست؛ شامل آب، هوا، خاك و عوامل دروني و بيروني مربوط به حيات هر موجود زنده ميباشد كه در حقيقت حيات انساني، جانوري، گياهي و رشد آنها متأثر از اين محيط است، همچنين از نظر برخي از كنوانسيونهاي محيط زيستي، محيط مذكور شامل بخشهاي زير ميشود:
الف) منابع طبيعي اعم از تجديدپذير و غير قابل تجديد؛ مانند هوا، آب، خاك و كليه جانوران و گياهان و تأثير متقابل اين عوامل بر يكديگر؛
ب) امول و دارايهايي كه جزو ميراث فرهنگي ميباشند؛
ج) مناظر و چشم اندازهاي ويژه.
از اينرو، محيط زيست ساخت دست بشر؛ شامل بناها، آثارتاريخي، ساختمانهاي گوناگون و يا مناظر و چشم اندازهاي ويژه به عنوان بخشي از محيط زيست، بايد در برابر خرابي حراست شوند؛ همان طور كه منابع طبيعي كرة زمين از جمله هوا، آب، زمين، گياهان، حيوانات و به ويژه نمونههاي معرف اكوسيستمهاي طبيعي بايد به نفع نسلهاي حاضر و آينده، برحسب نياز با برنامه ريزي و مديريت دقيق حفاظت شوند و با منطقي كردن مديريت توليد و مديريت منابع، تعارض موجود ميان توسعه و محيط زيست حل گردد، اما متأسفانه به وضوح مشخص است كه انسان عصر فراصنعتي و دورة بيوتكنوالكترونيك امروز، نتوانسته است بر معضل نابودي و تخريب محيط زيست توسط خويش فائق آيد و هر روز با نابودي بيشتر جنگلها، افزايش بيابانها، آلودگي هوا، آب و خاك، محيط زيست و انقراض گونههايي از حيات جانوري و گياهي بيش از پيش مواجه است و اين فرايند در مداري بسته و قهقرايي، دائم در حال تكرار است و باز هم متأسفانه سرعت تخريب محيط مزبور از سرعت ترميم آن روز افزونتر است.
فصل دوم : حقوق محيط زيست در سيرة نبوي و معصومان:
در بحث از آموزة مهدويت، همواره نظر كردن به سيرة عموم معصومين ـ از خاتم انبيا(ص) تا امام يازدهم(ع)ـ راهگشا و ضروري است، زيرا حاكميت و امامت حضرت مهدي(ع) نقطه پاياني و تكميل رسالت نبوي و امامت ساير معصومين(ع) خواهد بود و بديهي است كه اين سيره، شارح و مبيِّن آموزة مهدويت است؛ همانطور كه اين آموزه نيز مكمل و مبيِّن سيرة مزبور ميباشد. بدين لحاظ در اينجا به گونهاي بسيار اجمالي به جايگاه حقوق موجودات اعم از جانوري و گياهي و محيط زيست آنها به عنوان مدخلي مقدماتي در تبيين بحث مذكور در آموزة مهدويت پرداخته ميشود.
ابتدا بايد گفت كه پيامبر مكرم اسلام(ص) به اين موضوع بسيار اهميت ميدادهاند؛ مثلاً در نهج الفصاحه، احاديث فراواني از ايشان در مورد اهميت درخت و درختكاري و عمران و آباداني محيط زيست نقل شده است؛ از جمله فرموده اند:
الف) چه نيكو مالي است نخل كه در گل محكم است؛
ب) اگر رستاخيز بر پاشد و نهالي در دست يكي از شما بود، اگر ميتواند آنرا بكارد بايد بكارد؛
ج) هركه درختي بنشاند، خدا به اندازه ميوهاي كه از آن درخت برون ميشود پاداش براي وي ثبت ميكند؛
د) هركه درختي بكارد هر بار كه انساني يا يكي از مخلوقات خدا (به اندازه ميوهاي كه از آن درخت برون ميشود) از آن بخورد براي او صدقهمحسوب ميشود.
پيامبر(ص) در حديث فاخر ديگري، كاشت درخت، جاري كردن نهر و حفرچاه را به عنوان سه مورد از صدقات جاريه، همپاي اثر فرزند صالح و ساخت مسجد به شمار آورده كه پاداش آن نيز براي فاعل آن تا ابد، دوام مييابد. به فرموده ايشان.
هفت چيز است كه پاداش آن براي بنده در قبر او و پس از مرگش دوام دارد: كسي كه علمي تعليم دهد، يا نهري به جريان آورد، يا چاهي حفر كند، يا نخلي بكارد، يا مسجدي بسازد، يا مصحفي به ارث گذارد، يا فرزندي بر جا نهد كه پس از مرگش براي او آمرزش خواهد.
توصيههاي پيامبرگرامي(ص) در مورد حفظ حقوق حيوانات و برخورد ملاطفت آميز با آنها فراوان است و ايشان علاوه بر نهي شديد از اذيت و كشتن به نابه جاي حيوانات، بررسيدگي كامل به آنها تأكيد ميورزند؛ از جمله فرمودهاند:
ـ هر حيوان، پرنده يا غير آن به ناحق كشته شود روز قيامت با قاتل خويش مخاصمه كند؛
ـ هر كه گنجشكي را بيهوده بكشد روز قيامت بيايد و نزد عرش فرياد زند و گويد: پروردگارا از اين بپرس براي چه مرا بيفايده كشت؛
ـ هركه گنجشكي را بهناحق بكشد خدا روز قيامت از وي بازخواست كند؛
ـ زني به جهنم رفت براي آن كه گربهاي را بسته بود وچيزي بدو نخورانيد و نگذاشت از چيزهاي زمين بخورد تا بِمُرد.
در روايات نبوي بر ساختوساز و عمران محيط زيست تأكيد فراواني شده؛ همچنان كه ايشان افراد را از سكنيگزيني در خانههاي ويران برحذر داشته و عدم اجابت دعاي چنين كسي راهمانند فردي دانسته كه در حفظ حيوان تحت مالكيت خويش اهمال ميورزد و فرمودهاند:
سه كساند كه خدا دعايشان را نميپذيرد؛ مردي كه در خانة ويران جاي گيرد و مردي كه كنار راه اقامت گزيند و مردي كه حيوان خود را رها كند و سپس دعا كند كه خدا آن را نگه دارد.