تحقیق ارتباطات تحريکپذير زماني در پروتکل شبکهCAN 12 ص
دسته بندي :
دانش آموزی و دانشجویی »
دانلود تحقیق
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت )
تعداد صفحه : 12 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
ارتباطات تحريکپذير زماني در پروتکل شبکهCANا ( Time Triggered CAN)
چکيده :
شبکههاي صنعتي يکي از مباحث بسيار مهم در اتوماسيون ميباشد. شبکهي CAN به عنوان يکي از شبکههاي صنعتي ، رشد بسيار روز افزوني را تجربه کرده است. در اين ميان ، عدم قطعيت زمان ارسال پيامها در اين پروتکل شبکه ، باعث ميشود که کاربرد اين شبکه در کاربردهاي حياتي با اشکال مواجه شود. يکي از راهحلهاي برطرف کردن اين مشکل ، استفاده از تکنيک تحريک زماني است که در ايت مقاله مورد بررسي قرار ميگيرد.
کليد واژهها : شبکه صنعتي ، تحريک زماني ، CAN ارتباطات تحريکپذير زماني در پروتکل شبکهي CAN
1) مقدمه
در محيطهاي صنعتي ، کارخانجات ، خطوط توليد و امثالهم ، اتصال ميکروکنترلرها ، سنسورها (Sensor) و محرکها (Actuator) با چندين نوع سيستم ارتباطي متفاوت به يکديگر ، نوعي هنر معماري در الکترونيک و کامپيوتر است. امروزه ارتباطات از نوع تحريکپذير زماني بهطور گستردهاي در پروتکل ارتباطات برپايه شبکه با پروتکل CAN (Controller Area Network) استفاده ميشود. مکانيسم داوري (Arbitrating) در اين پروتکل اطمينان ميدهد که تمام پيامها بر اساس اولويت شناسه (Identifier) منتقل ميشوند و پيامي با بالاترين اولويت به هيچ عنوان دچار آشفتگي نخواهد شد. در آينده ، بسياري از زيرشبکههاي (SubNet) مورد استفاده در کاربردهاي حياتي ، بهعنوان مثال در بخشهايي مثل سيستمهاي کنترل الکترونيکي خودرو (X-By-Wire) ، به سيستم ارتباطي جامعي نياز دارند که داراي قطعيت ارسال و دريافت در هنگام سرويسدهي باشد. به عبارتي ، در ماکزيمم استفاده از باس که به عنوان محيط انتقال اين نوع شبکه بهکار ميرود ، بايد اين تضمين وجود داشته باشد که پيامهايي که به ايمني (Safety) سيستم وابسته هستند ، به موقع و به درستي منتقل ميشوند. علاوه بر اين بايد اين امکان وجود داشته باشد که بتوان لحظهي ارسال و زماني را که پيام ارسال خواهد شد را با دقت بالايي تخمين زد.
در سيستم با پروتکل
CAN استاندارد ، تکنيک بدست آوردن باس توسط گرههاي شبکه بسيار ساده و البته کارآمد است. همانگونه که در قبل توضيح دادهشده است ، الگوريتم مورد استفاده براي بدست آوردن تسلط بر محيط انتقال ، از نوع داوري بر اساس بيتهاي شناسه است. اين تکنيک تضمين ميکند که گرهاي که اولويت بالايي دارد ، حتي در حالتيکه گرههاي با اولويت پايينتر نيز قصد ارسال دارند ، هيچگاه براي بدست آوردن باس منتظر نميماند. و با وجود اين رقابت بر سر باس ، پيام ارسالي نيز مختل نشده و منتقل ميشود. در همين جا نکتهي مشخص و قابل توجهي وجود دارد. اگر يک گرهي با اولويت پايين بخواهد پيامي را ارسال کند بايد منتظر پايان ارسال گرهي با اولويت بالاتر باشد و سپس کنترل باس را در اختيار گيرد. اين موضوع يعني تاخير ارسال براي گرهي با اولويت پايينتر ، ضمن اين که مدت زمان اين تاخير نيز قابل پيشبيني و محاسبه نخواهد بود و کاملا به ترافيک ارسال گرههاي با اولويت بالاتر وابسته است. به عبارت سادهتر :
● گره يا پيام با اولويت بالاتر ، تاخير کمتري را براي تصاحب محيط انتقال در هنگام ارسال پيشرو خواهد داشت.
● گره يا پيام با اولويت پايينتر ، تاخير بيشتري را براي بدستگرفتن محيط انتقال در هنگام ارسال ، تجربه خواهد کرد.
يک راه حل برطرف کردن نيازهاي ذکرشده در بالا ، استفاده از شبکهي استاندارد CAN با اضافهکردن تکنيک تحريک زماني (Time Trigger) به آن ميباشد. استفاده از تکنيک تحريک زماني در CAN ، طبق توضيحاتي که داده خواهد شد ، باعث اجتناب از اين تاخير ميشود و باعث استفادهي مفيدتر و کارآمدتر از پهناي باند شبکه ، به کمک ايجاد قطعيت در زمانهاي انتظار و ارسال ، ميشود. به عبارت ديگر ، مزاياي اين شبکه با استفاده از تکنيک تحريک زماني عبارت خواهد بود از :
● کاهش تاخيرهاي غير قابل پيشبيني در حين ارسال
● تضمين ارتباط قطعي و تاخيرهاي قابل پيشبيني
● استفادهي مفيدتر و کارآمد از پهناي باند شبکه
با توجه به مکانيسمهاي پيشبيني شده در TTCAN ، اين پروتکل زمانبندي پيامهايي با تحريک زماني (TT) را به خوبي پيامهايي با تحريک رويداد (Event Trigger) را که قبلا در اين پروتکل قرار داشت ، مديريت ميکند. اين تکنيک اجازه ميدهد که سيستمهايي که داراي عملگرهاي بلادرنگ هستند نيز بتوانند از اين شبکه استفاده کنند. همچنين اين تکنيک انعطاف بيشتري را براي شبکههايي که قبلا از
CAN استفاده ميکردند ، ايجاد ميکند. اين پروتکل براي استفاده در سيستمهايي که ترافيک ديتا بصورت مرتب و متناوب در شبکه رخ ميدهد ، بسيار مناسب و کارآمد ميباشد.
در اين تکنيک ، ارتباطات بر پايهي يک زمان محلي بنا شده است. زمان محلي توسط پيامهاي متناوب يک گره که بهعنوان گرهي مدير زمان (Time Master) تعيين شده است ، هماهنگ و تنظيم ميشود. اين تکنيک اجازهي معرفي يک زمان سراسري و با دقت بالا را بصورت يکپارچه (Global) را ، در کل سيستم فراهم ميکند. بر پايهي اين زمان ، پيامهاي متفاوت توسط يک سيکل ساده ، در پنجرههايي قرار ميگيرند که متناسب با زمان پيام چيده شده است. يکي از مزاياي بزرگ اين تکنيک در مقايسه با شبکهي CAN با روش زمانبندي کلاسيک ، امکان ارسال پيغامهاي تحريک شوندهي زماني با قطعيت و در پنجرههاي زماني است.
اگر فرستندهي فريم مرجع دچار خرابي شود (Fail) ، يک گرهي از پيش تعريف شدهي ديگر بهطور اتوماتيک وظيفهي گرهي مرجع را انجام ميدهد. در اينحالت ، گرهي با درجهي پايينتر جايگزين گرهي با درجهي بالاتر که دچار خرابي شده است ، ميشود. حال اگر گرهي با درجهي بالاتر ، تعمير شده و دوباره به سيستم باز گردد ، بهصورت اتوماتيک تلاش ميکند تا بهعنوان گرهي مرجع انتخاب شود. توابعي بهصورت پيشفرض در تعاريف و خصوصيات TTCAN قرار داده شده است تا سيستم از اين تکنيک خروج و بازگشت خودکار ، پشتيباني کند. در ادامهي اين مقاله ، جزييات اين پروتکل مورد بررسي دقيقتر قرار ميگيرد.
2) پيادهسازي TTCAN :
پروتکل TTCAN بر اساس تحريک بر مبناي زمان و ارتباط پريوديک ، که توسط مدير زمان هماهنگ ميشود ، بنا شده است. در اين پروتکل ، پيام مرجع (Reference Message) پيامي است که توسط مدير زمان در شبکه انتشار پيدا ميکند و حاوي اطلاعات زمانبندي پنجرههاي زماني و اطلاعات انحصار پنجرهها به گرههاي مشخصي ميباشد. پيام مرجع ، بهسادگي از طريق بيتهاي شناسهاش قابل شناسايي است.
اين پروتکل در دو سطح ايجاد شده است. در سطح اول پروتکل ، پيام مرجع ، فقط حاوي تعداد کمي از پيغامهاي کنترلي در حد يک بايت است و الباقي بيتها نيز ميتوانند براي انتقال ديتا بهکار روند. در سطح دوم پروتکل ، پيام مرجع ، اطلاعات و پيغامهاي کنترلي اضافيتر را حمل ميکند. به عنوان مثال ، اطلاعات فعلي در مورد ساعت سراسري گرهي مدير زمان فعلي را شامل ميشود. پيام مرجع در اين حالت محتوي چهار بايت اطلاعات است ضمن اينکه قابليت کار با سيستمهاي ردهي پايينتر از نوع
CAN (Downward Compatible) نيز حفظ شده است. چهار بايت باقيمانده در فريم نيز براي انتقال ديتا ميتواند استفاده گردد.
مدت زمان بين دو پيام مرجع متوالي ، سيکل پايه (Basic Cycle) ناميده ميشود. يک سيکل پايه از چندين پنجرهي زماني (Time Windows) با اندازههاي متفاوت ، تشکيل شده است که فضاي کافي را براي فريمهايي که بايد منتقل شوند فراهم ميکند. اين اين موضوع در شکل زير نمايش داده شده است.
شکل شماره 1 : سيکل پايه
پنجرههاي زماني تعريف شده در يک سيکل پايه ميتواند يکي از حالات زير باشد و براي انتقال فريم پيامهاي پريوديک حالت و يا پيامهاي فوري و پيامهاي حاوي رخداد ، استفاده ميشود :
● پنجرهي زماني انحصاري (Exclusive Window)
● پنجرهي زماني داوري (Arbitrating Window)
● پنجرهي زماني آزاد (Free Window)
هر فريم پيام که در هريک از اين پنجرهها ارسال ميشود ، بايد از استاندارد فريم CAN