دانلود مقاله در مورد خاستگاه حكومت علوي،الهي يا مردمي؟ 39 ص

دسته بندي : مقاله » مقالات فارسی مختلف
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل :  word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت )
تعداد صفحه : 39 صفحه

 قسمتی از متن word (..doc) : 
 

‏خاستگاه حكومت علوي،الهي يا مردمي؟
‏پيش گفتار‏
‏1ـ خاستگاه تاريخي حكومت علوي‏
‏2ـ خاستگاه جامعه شناختي حكومت علوي‏
‏3ـ خاستگاه قانوني حكومت علوي‏
‏4ـ خاستگاه ديني حكومت علوي‏
‏5 ـ خاستگاه سياسي حكومت علوي‏
‏يك ـ ديدگاه مشروعيت الهي حكومت علوي‏
‏دو ـ ديدگاه مشروعيت الهي ـ مردمي حكومت علوي‏
‏سه ـ ديدگاه مشروعيت مردمي حكومت علوي‏
‏تأملاتي پيرامون ديدگاه سوم‏
‏تأمل اول: ديدگاه سوم از نگاه عقل عملي و فلسفه سياسي‏
‏تأمل دوم: ديدگاه سوم از نگاه كتاب و سنت‏
‏تأمل سوم: ديدگاه سوم از نگاه ادله خاصه حكومت علوي‏
‏تأمل چهارم: ديدگاه سوم از نگاه اجماع فريقين‏
‏تأمل پنجم: نقد اجمالي ادله نقلي ديدگاه سوم‏
‏تأمل ششم: ديدگاه سوم در بوته تجربه‏
‏تأمل هفتم: نقش مردم در حكومت علوي بر مبناي مشروعيت الهي‏

‏پيش گفتار
‏خاستگاه حكومت علوي را مي توان از زواياي گوناگون تاريخي،
جامعه شناختي، حقوقي، ديني و سياسي، مورد كاوش قرار داد. اين مقاله پس از
عبوري سريع از خاستگاههاي يادشده، محور خود را جستجو پيرامون خاستگاه
سياسي حكومت علوي قرار مي دهد. در باره خاستگاه سياسي حكومت علوي، با
سه ديدگاه: الهي، الهي ـ مردمي و مردمي مواجهيم. نخست اين سه ديدگاه، با
استناد به گفتار مدعيان آنها مطرح مي شود. آنگاه با توجه به ديرينه بودن گفتمان
ديدگاه اول و دوم كه يكي مربوط به پيروان آن حضرت و ديگري مربوط به ديگر
فرق مسلمان است، با عنايت به سرشاري منابع و تأليفات پيرامون آن دو، سمت و
سوي اصلي بحث را متوجه ديدگاه سوم كه جنبه كاربردي بيشتري هم دارد و از
مباحث زنده سياسي جامعه است، نموده و پس از ذكر مستندات اين ديدگاه با
تأملات هفت گانه، به ارزيابي آن از نگاه عقل، كتاب، سنت و اجماع و عملكرد
تجربي آن در طول تاريخ خواهيم پرداخت و در پايان به نقش مردم در حكومت
علوي بر مبناي خاستگاه الهي آن اشارتي مختصر خواهد شد.
‏|48|

‏1ـ خاستگاه تاريخي حكومت علوي
‏در پي قتل عثمان و بلاتكليف ماندن مسأله زمامداري و خلافت، نخبگان و خواصّ، مركب از
چهره هاي شاخص مهاجرين و انصار و ديگر افراد مؤثر در جامعه اسلامي آن برهه، به همراهي
تعداد زيادي از مردم مدينة النبي(ص)، در مسجد رسول خدا براي چاره انديشي و شور و مشورت
در اين مسأله مهم و حياتي گرد آمدند. مسجد مملو از جمعيت شد. انگشت اشاره و ارشاد برخي از
خواصّ و سابقين در عرصه ايمان و جهاد، همچون: عمار ياسر، ابن تيهان، ابوايوب انصاري و
سخنان روشن گرانه ايشان در فضل و سابقه و جهاد و قرابت اميرالمؤمنين(ع)، زمينه هاي پيش
آمده در اثر حوادث بيست و پنج ساله گذشته را فعليت بخشيد و همگي بر علي(ع) اجماع و اتفاق
كردند. سيل خروشان علاقه و احساسات خواصّ و عوام به سوي بيت امام(ع) به جريان افتاد.
انبوه جمعيت در درب خانه مولا گرد آمدند و يكصدا آن امام همام را براي پذيرش حكومت و
ولايت تحت فشار قرار دادند، حادثه اي كه در تاريخ خلافت، براي نخستين بار و آخرين مرتبه
اتفاق مي افتاد ‏[1]‏. خود حضرت در وصف بيعت گويد:
‏"و بسطتم يدي فكففتها و مددتموها فقبضتها، ثم تداككتم عليّ تداكّ الاِبل الهيم علي
حياضها يوم ورودها حتي انقطعت النعل و سقطت الرّداء و وطيء الضعيف و بلغ من
سرور الناس ببيعتهم ايّاي ان ابتهج بها الصغير و هدج اليها الكبير و تعامل نحوها
العليل و حسرت اليها الكعاب؛
‏[2]‏
‏دستم را گشوديد، بازش داشتم و آن را كشيديد، نگاهش داشتم، همچون شتران تشنه
كه روز آب خوران به آبگير درآيند، بر من هجوم آورديد، چندان كه كفش از پاي در
آمد و ردا افتاد و ناتوان پايمال گرديد و خشنودي مردم در اثر بيعت با من بدانجا
رسيد كه خردسال از آن شادمان شد و سالخورده لرزان لرزان به سوي آن روان گرديد
و بيمار، براي بيعت، خود را سر پا نگه مي داشت و دختران جوان نقاب از چهره
كشيدند، براي مشاهده آن منظره.">
‏در نخستين گام؛ امام(ع) كه اوضاع را آشفته مي ديد و زمينه هاي اجتماعي را براي انجام
اصلاحات و بازگشت به خطوط اصلي ترسيم شده در كتاب الهي و سنت نبوي فراهم نمي ديد و
مي دانست دگرگوني جامعه، آن قدر الوان و رنگارنگ شده و ابرفتنه همه جا را پوشانده و مسير
‏|49|

حركت ناآشنا گرديده كه جامعه تحمل ارزشهاي علوي و بازگشت به دوران رسول خدا(ص) را از
كف داده است، پيشنهاد بيعت و خلافت را ردّ كرد و فرمود: مرا رها كنيد و از ديگري تقاضا كنيد.
اگر از من بگذريد، همچون يكي از شما خواهم بود و شايد از شما شنواتر و مطيع تر باشم نسبت به
كسي كه شما برمي گزينيد. من اگر وزير باشم بهتر است تا امير شما باشم. ‏[3]‏
‏اما پافشاري مردم پايان نداشت، امام مجبور به پذيرش حكومت و بيعت گرديد، ولي فرمود:
پس در مسجد:
‏"فان بيعتي لا تكون خفية و لا تكون الّا في المسجد؛ ‏[4]‏
‏همانا بيعت من مخفيانه و در گوشي نخواهد بود و محل آن جايي جز مسجد رسول
خدا(ص) نمي باشد.">
‏طبق نقل برخي مورخان، روز شنبه، نوزدهم ذيحجه از سال سي و پنج هجري، براي بيعت
آشكار و علني با چهارمين خليفه بعد از رسول خدا(ص)، پير و جوان، زن و مرد، مهاجر و انصار،
راهي مسجد شدند و با مشاركت سياسي بي نظير و بي سابقه و عشقي وصف ناپذير، در برابر
ديدگان همه، كار بيعت به انجام رسيد و پايه هاي حكومت علوي با اين خاستگاه تاريخي، بر
گزينش آزاد و اراده قلبي توده ها، استقرار يافت و به تلألؤ و پرتوافكني پرداخت. ‏[5]‏
‏در گزارش مبدأ شروع و خاستگاه حكومت امام(ع) در بستر تاريخ، اختلافي ميان هفتاد و دو
فرقه مسلمانان مشاهده نمي شود و تأييد همگاني پشتوانه آن است.

‏2ـ خاستگاه جامعه شناختي حكومت علوي
‏غرض از خاستگاه جامعه شناختي، همان مبدأ پذيرش و مقبوليت اقتدار سياسي و حاكميت،
نزد اقشار مردم است. طبق انديشه ماكس وبر، جامعه شناخت بلندآوازه آلماني؛ حكومتهايي كه
مي خواهند از سوي شهروندان اطاعت شوند، مي كوشند، قدرت خويش را توجيه و آن را مشروع
قلمداد نمايند. در ديدگاه جامعه شناختي وبر، قدرت از سه طريق: سنتي، كاريزمايي و عقلاني ـ
حقوقي، مشروعيت خويش را عينيت مي بخشد. نكته مهم در تحليل نقطه نظرات وبر آن است كه
نگاه وبر به مسأله مشروعيت، نگاهي جامعه شناختي است. وي "مشروعيت" را چيزي مي داند كه
با "مقبوليت" تفاوت چنداني ندارد. وي دنبال يافتن پاسخ اين پرسش است كه: سلطه هاي
مختلف، از چه مسيري و با چه توجيهي، نزد مردم مقبوليت كسب مي كنند؟ وي راههاي سه گانه
‏|50|

يادشده را پاسخ اين پرسش مي داند ‏[6]‏.
‏با لحاظ مقدمه بالا، آيا خاستگاه جامعه شناختي و مقبوليت حكومت علوي در ميان آحاد
مسلمانان از چه مجرايي بوده و چگونه توجيه مي شود؟ پاسخ به اين پرسش، چندان دشوار نيست
و مي توان مدعي شد از جهت جامعه شناختي هم، ديدگاهها نسبت به خاستگاه حكومت علوي
يكسان و هم افق است. هر چند ويژگي هاي شخصيتي و خصوصيات فردي آن امام(ع) از حيث
علم، شجاعت، تدبير، تقوا و سوابق او بويژه در دوران رسول خدا(ص) قبل از هجرت و پس از
هجرت و درخشندگي او در نبردهاي بدر و احد و خيبر و فتح مكه، از يك سو، و قرابت و نزديكي
به پيامبر(ص) و از قريش بودن، طبق روايتي كه اهل سنت نقل مي كنند "الائمة من قريش ‏[7]‏" از
سويي ديگر، زمينه را براي مقبوليت سنتي و كاريزمايي وي فراهم مي نمود، ولي به هر حال آنچه
محور خاستگاه اجتماعي حكومت او را تشكيل مي دهد؛ همان بيعت و پذيرش مردم، بويژه
شوراي مهاجر و انصار است. از نگاه جامعه شناختي سياسي، آنچه در روز بيعت با او، در صحنه
سياسي مدينه رخ نمود، در حدي از مقبوليت عقلاني ـ حقوقي بود كه براي تاريخ چند صد ساله
خلافت، پيش از او و پس از او، استثنايي و منحصر به فرد است. چنان كه خود امام(ع) بر اين
خاستگاه اجتماعي حكومت خويش بارها تكيه مي كند. و در برابر بيعت شكناني چون طلحه و
زبير، با بانگ رسا اعلام مي كند:
‏هر چند كتمان حقيقت مي كنيد، اما به خوبي واقفيد؛ مادامي كه مردم مرا نخواستند، من آنها را
نخواستم و آنها را اراده ننمودم، و تا هنگامي كه آنان پيش قدم نشدند و بيعت ننمودند، دست خود
را براي بيعت دراز نكردم. خود شما دو نفر، از كساني هستيد كه مرا برگزيديد و بيعت كرديد.
مي دانيد؛ بيعت مردم با من، با توسل به قوه قهريه و زور، يا براي رسيدن آنان به متاعي اندك كه به
آنها داده مي شود، نبود.

 
دسته بندی: مقاله » مقالات فارسی مختلف

تعداد مشاهده: 4265 مشاهده

فرمت فایل دانلودی:.zip

فرمت فایل اصلی: .doc

تعداد صفحات: 39

حجم فایل:92 کیلوبایت

 قیمت: 6,000 تومان
پس از پرداخت، لینک دانلود فایل برای شما نشان داده می شود.   پرداخت و دریافت فایل