دانلود مقاله خداباوري و اخلاق زيست محيطي
دسته بندي :
مقاله »
مقالات فارسی مختلف
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت )
تعداد صفحه : 14 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
خداباوري و اخلاق زيست محيطي(1)
يكي از حوزههاي فكري اصلي كه در دوران معاصر توانسته است، پيوندي ميان تفكرات نظري در رشتههايي چون فلسفه و الهيات و مسائل و معضلات عملي زندگي بشر برقرار دارد. دانشي است كه از آن به اخلاق كاربردي (Applied Ethics) تعبير ميشود. اخلاق زيست محيطي (Ethics Enviromental) از شاخههاي اين دانش است. در اين اخلاق براي حل مسائل ناشي از بحران زيست محيطي كه ميتوان گفت خطيرترين بحران جهان كنوني است، چارهجويي ميشود. اخلاق زيست محيطي و مسائل قابل طرح در اين دانش دامنه گستردهاي دارند. ولي يكي از مسائل اين دانش نسبت ميان دين و محيط زيست است، به اين معنا كه آيا دين به طور كلي ميتواند به حال شرايط زيست محيطي موثر باشد و اگر آري، آيا تأثير آن مثبت است يا منفي. بديهي است كه چون اديان خود متنوعاند و به علاوه در متن هر دين نيز مذاهب مختلفي موجود است، نميتوان به دنبال پاسخي كلي و فراگير براي اين پرسش بود.
به همين دليل در مقالهاي كه ذيلاً ميخوانيم، نويسنده به اين مهم عنايت دارد و ميكوشد تا بر مبناي تصور اديان مختلف از خداوند، به نوعي آنها را طبقهبندي كند و بر اين اساس به تشريح پاسخ بالفعل يا بالقوهاي كه بر مبناي هر يك قابل ارائه است، بپردازد. بنابراين در تقسيم كلي اديان را به خدا باور (theist) ونا - خداباور (non - theist) تقسيم ميكند. دين خداباور ديني است كه به وجود ساحتي متعالي براي عالم كه متشكل از خدا يا خدايان و ديگر موجودات مقدس است، باور دارد. و هر ديني كه چنين ساحتي براي عالم قائل نيست، ديني نا - خداباور است و از اين جهت چنين ادياني را ميتوان حتي اديان الحادي (atheist) خواند. هر چند در ابتداي مقاله نسبت ميان اديان نا - خداباور با محيط زيست مورد بحث قرار گرفته است، ولي بخش عمدهاي از مقاله نسبت ميان اديان خداباور و اين موضوع را بررسي ميكند.
از آنجا كه خداوند و به تعبير كلي ساحت متعالي عالم، وراي توصيف و تقرير (ineffable) است، بنابراين نميتوان به معناي حقيقي كلمه وصف و نعتي را در مورد چنين موجود يا موجوداتي به كار برد. اين همان مسألهاي است كه در فلسفه دين از آن به مسأله «سخن گفتن از خدا» تعبير ميشود. ولي اينگونه نيست كه به هيچوجه نتوان درباره چنين موجوداتي سخن گفت، گو اينكه اين نوع سخن گفتن اغلب به شيوه تشبيه و تمثيل برگزار ميشود. به همين دليل نويسنده ميكوشد تا تصورات مختلف از نسبت خداباوري و محيط زيست رادر قالب تشبيهات مختلفي كه نزد اصحاب اديان معمول است. طبقهبندي كند و در هر مورد معلوم سازد كه از تشبيه مربوط چه نوع اخلاق زيست محيطي نتيجه ميشود.
تعريف خداباوري (theism) آسان نيست، ولي اين اصطلاح دلالت بر مجموعهاي از نظريات مابعدالطبيعي مختلف دارد. وجه اشتراك اين نظريات يا در اين عقيده است كه ساختار واقعيت مشتمل بر يك الوهيت كامل يگانه
(خداي مطلق يا ايزد بانوي مطلق) است يا در اين عقيده كه ساختار واقعيت مشتمل بر يك يا چند خداي ناكامل (خدايان، ايزد بانوها، فرشتگان، ارواح محلي، شياطين) است. خداباوران عموماً معتقدند كه وجود يا وجودهايي الوهي موجود است و اينها موجوداتي نيرومندتر از انسانها هستند و قادرند لااقل به صورتي گهگاهي در برخي قوانين طبيعت تصرف كنند.
تعريف اخلاق زيست محيطي نيز آسان نيست ولي اين اصطلاح عموماً دلالت بر مجموعهاي از نظريات اخلاقي مختلف دارد؛ وجه اشتراك اين نظريات يا در اين نظريه است كه انسانها وظايفي مستقيم نسبت به طبيعت دارند يا در اين عقيده كه انسانها وظايف غيرمستقيم در خور اعتنايي در قبال طبيعت بر عهده دارند.
فيلسوفان محيط زيست عموماً معتقدند كه فاعلهاي اخلاقي بايد بر مبناي توجه به بهروزي حيوانات وحشي، گياهان و فرايندهاي طبيعي، يا بر مبنايي چيزي كه آلدولئوپولد (2)، از طرفداران حفظ محيط زيست در آمريكا، از آن به «سرزمين»(3) تعبير ميكند، قيد و بندهايي براي رفتار خويش قرار دهند.
حال، هر نظريه اخلاقي كه بيشترين ارزش را براي سياست ناظر به ممانعت از توسعه و تحول در عرصههاي حيات وحش و حفظ گونههاي در معرض خطر قائل ميشود، نظريه بوم محورانه(4) ميناميم و از هر نظريه اخلاقياي كه اين اولويتها را معكوس ميسازد و بيشترين ارزش را براي تشويق توسعه و اشتغال اقتصادي قائل است، به نظريه انسان محورانه(5)، تعبير ميكنيم. هر دو گروه اصحاب اخلاق زيست محيطي ممكن است براي توجيه موضع خويش يا مباني مشابه يا مباني متفاوتي را مورد استناد قرار دهند. براي مثال ممكن است هر دو گروه به اصول خداباورانه، استناد كنند. وقتي بوم محوران يا انسان محوران، براي توجيه احكام اخلاقي عمليشان، براي مثال، به اراده خداوند استناد ميكنند، در آن صورت رابطه مابعدالطبيعه خداباورانه با اخلاق زيست محيطي، وارد صحنه ميشود.
اما در فضاي آكادميك سكولار معاصر، اخلاق زيست محيطي نوعاً بر اساس فرضهايي جريان مييابد كه خداباورانه نيستند. چنين واقعيتي ممكن است اين انديشه را در ذهن ما جان دهد كه خداباوري و دين ارتباط چنداني با اخلاق زيستمحيطي ندارند، ولي چنين انديشهاي قرين صحت نيست. اولاً بسياري از دينداران، ملحداند. براي مثال برطبق تفسيرهاي سنتي از مذهب ماديمكه آئين بودايي(6)، بودائيان معتقدند كه يك ساحت «قدسي» يا «الوهي» براي واقعيت وجود دارد، ولي موجودات متعالي در كار نيست و در ديگر سنتهاي ديني نا - خداباورانه(7)، مانند آئين كنفوسيوس، مذهب ادوايته ودانته(8) شنكره در آئين هندو و برخي گونههاي ليبرال مسيحيت نيز عقيده به الوهيتها {يا خدايان} مورد انكار قرار گرفته است. اين سنتهاي ديني هر يك رويكردهاي متمايزي به طبيعت دارند و مشعر برآنند كه الحاد(9) عزيمت گاه مفيدي براي بحث ما فراهم ميكند. در ثاني نقشهاي بالقوه خداباوري براي بحث سكولار درباره اخلاق زيست محيطي در صورتي كه پس زمينه الحاد فراهم باشد، به بهترين شكل برجسته خواهد شد.
خدا نيست، فقط طبيعت هست