دانلود مقاله زندگینامه شهید مهندس جواد تندگویان 11ص

دسته بندي : مقاله » مقالات فارسی مختلف
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل :  word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت )
تعداد صفحه : 11 صفحه

 قسمتی از متن word (..doc) : 
 

‏2
‏زندگ‏ی‏نامه‏ شه‏ی‏د‏ مهندس جواد تندگو‏ی‏ان
‏واد تندگويان در‏س‏پيده‌دم روز 26 خرداد سال 1329 هجري شمسي پا به عرصه هستي نهاد. قدومش مايه بركت و خير براي خانواده بود و وجودش روشني بخش جانشان.قبل از اينكه به مدرسه برود پدرش او را به مسجد برد و با قرآن آشنا كرد. پدرش از هواداران آيت الله كاشاني ـ روحاني مبارز، مشهور بود. جواد در محيط ساده خانواده آموخت كه معيار اصلي و هدف واقعي زندگي تجمل و رفاه نيست. بلكه غير از ماديات، ارزشهاي والاتر و برتر ديگري نيز وجود دارد. به همين دليل در طول زندگي خود هيچ‌گاه اجازه نداد وسيله براي او هدف شود.
‏جواد اكثر شبها، با قدم‌هاي كودكانه‌اش همراه پدر و پدربزرگ به مسجد «بينايي» و هيات «بني‌فاطمه» و فاطميون خاني‌آباد مي‌رفت. ساكت و آرام در گوشه‌اي مي‌نشست و به نماز خواندن مومنان نگاه مي‌كرد و گوش او به تدريج با دعا و گفتار عالمان دين آشنا شد. هنوز به دبستان نرفته بود كه در صف نماز جماعت در كنار پدر و پدربزرگ خود ايستاد و نماز خواند و درس خضوع و خشوع در برابر حق و ايستادگي در مقابل هرچه غيرخدايي، را آموخت. در كنار پدر و پدربزرگش در جلساتي كه بعد ازهيات به گونه‌اي خصوصي برگزار مي‌شد شركت داشت و با مبارزه مكتبي آشنا شد و تا آخرين دقايق حيات پرافتخارش از مبارزه دست نكشيد و مسجد و هيات را ترك نكرد.
‏مهندس تندگويان با وجود اينكه امتياز لازم را براي اعزام به خارج به عنوان سهميه بانك ملي به دست آورده بود. در مصاحبه به دليل اينكه مذهبي متعصب شناخته شد كنار گذاشته شد. ايشان با توجه به علاقه‌اي كه داشتند در سال 1354 به تحصيل در دانشكده نفت آبادان مشغول مي‌شوند و فعاليت‌هاي اسلامي و انقلابي خود را در انجمن اسلامي اين دانشكده دنبال مي‌كنند. پس از انقلاب با توجه به سوابق انقلابي مهندس تندگويان ايشان از سوي شهيد رجايي به عنوان وزير نفت به مجلس معرفي شدند. 40 روز بعد شهيد تندگويان كه به قصد تشويق و تقدير كاركنان شجاع تاسيسات نفتي از يك راه فرعي عازم آبادان بودند، مورد تهاجم مزدوران صدام قرار گرفته و به اسارت گرفته مي‌شوند كه پس از تحمل سالها اسارت به درجه رفيع شهادت نائل آمدند.
‏2
‏دوران ابتدايي
‏شوق آموختن و علاقه به اينكه جواد خودش بتواند كتاب بخواند و خط بنويسد، باعث شد كه پدر زودتر او را به دبستان بگذارد. دبستان اسلامي جواد از شهرت خاصي درخاني‌آباد برخوردار بود. مدير و معلمان مدرسه به اين طفل ضعيف و نحيف ابجدخوان كه مي‌توانست بيشتر آيات و سوره‌هاي كوچك قرآن را كه از پدرش آموخته بود، بخواند، علاقه شديدي داشتند و تا پايان دروه ابتدايي اجازه نداند، خانواده‌اش او را از آن مدرسه به مدرسه ديگري منتقل كنند.
‏جواد قبل از ورود به مدرسه، نام شهيد نواب صفوي را شنيده بود، نام غلامرضا را نيز در دبستان از ساير دانش‌آموزان شنيد. اين دو الكوي كودكي جواد بودند و اگرچه جواد نتوانست جسم خود را پرورش دهد اما از نظر روحي، روحيه‌اي مقاوم و نيرومند پيدا كرد.
‏يك شب جواد در مسجد محله شگفتي آفريد. ماجراي آن شب را، بعد از گذشت سالها، هنوز قديمي‌ترهاي خاني‌آباد به ياد دارند. در آن ايام، معمولا سرشب برق محلات تهران قطع مي‌شد و مومنين مجبور مي‌شدند قبل از وقت مسجد را ترك كنند. آن شب به محض اينكه برق قطع شد، جواد بلافاصله باصداي كودكانه خود شروع به خواندن دعاي كميل كرد و مانع ترك مسجد شد.

 
دسته بندی: مقاله » مقالات فارسی مختلف

تعداد مشاهده: 4239 مشاهده

فرمت فایل دانلودی:.zip

فرمت فایل اصلی: .zip

تعداد صفحات: 11

حجم فایل:186 کیلوبایت

 قیمت: 14,000 تومان
پس از پرداخت، لینک دانلود فایل برای شما نشان داده می شود.   پرداخت و دریافت فایل