اقتصاد سياسي قدرت نمادين بورديو
دسته بندي :
انسانی »
اقتصاد
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..DOC) ( قابل ويرايش و آماده پرينت )
تعداد صفحه : 42 صفحه
قسمتی از متن word (..DOC) :
1
اقتصاد سياسي قدرت نمادين بورديو
خبرگزاري فارس: اين مقاله خصوصيات اصلي جامعهشناسي فرهنگ پيير بورديو را به لحاظ سهم بالقوه انها در جامعهشناسي دين بررسي ميكند. بورديو خود توجه اندكي به مطالعه مذهب معطوف داشته است.اما خصوصيات عمده رويكرد او به مطالعه فرهنگ، ملهم از ماترياليسم كارل ماركس و بهخصوص جامعهشناسي دين ماكس وبر است.
اين مقاله خصوصيات اصلي جامعهشناسي فرهنگ پيير بورديو را به لحاظ سهم بالقوه انها در جامعهشناسي دين بررسي ميكند. بورديو خود توجه اندكي به مطالعه مذهب معطوف داشته است.اما خصوصيات عمده رويكرد او به مطالعه فرهنگ، ملهم از ماترياليسم كارل ماركس و بهخصوص جامعهشناسي دين ماكس وبر است.
برقراري ارتباط بين مطالعه فرهنگ و دين
اقتصاد سياسي قدرت نمادين بورديو
بورديو جامعهشناسي قدرت نمادين را مطرح ميكند، و در آن به موضوع مهم رابطه بين فرهنگ، قشربندي (اجتماعي) و قدرت ميپردازد. او معتقد است كه مبارزه براي شناسايي اجتماعي، بعدي اساسي از كل حيات اجتماعي است. در اين مبارزه، منابع، فرايندها و نهادهاي فرهنگي، افراد و گروهها را در سلسله مراتب رقابتي و دائمي سلطه نگه ميدارند. او اين ادعاي جسورانه را مطرح ميكند كه همه رسوم و نمادهاي فرهنگي از سلايق هنري، سبك لباس و عادات غذاخوردن گرفته تا دين، علم و فلسفه ـــ در واقع تا خود زبان ـــ دربرگيرنده منافع هستند و كاركرد آنها افزايش تمايزات اجتماعي است. بورديو به اينكه چگونه اين مبارزات اجتماعي از طريق طبقهبندي نمادين تجزيه ميشوند، چگونه رسوم فرهنگي افراد و گروهها را در مراتب سلسله مقامي و طبقاتي رقابتي قرار ميدهند، چگونه ميدانهاي نسبتاً مستقل تضاد، افراد و گروهها را در مبارزه بر سر منابع ارزشمند به هم متصل ميكند، چگونه بازيگران مبارزه ميكنند و به دنبال راهبردهايي براي دستيابي به منافع خود در درون اين ميدانها هستند و چگونه در چنين كنشي، بازيگران ناآگاهانه نظام قشربندي اجتماعي را بازتوليد ميكنند، بر اين اساس فرهنگ عاري از محتواي سياسي نيست بلكه نمودي از آن است.
3
بورديو در رويكرد خود به فرهنگ، اقتصاد سياسي رسوم نمادين را مطرح ميكند كه شامل نظريه منافع نمادين، نظريه سرمايه فرهنگي و نظريه قدرت نمادين است. اين نظريهها، مباحث نظري منظم و معين نيستند بلكه موضوعاتي توجيهي هستند كه با يكديگر تداخل ميكنند و در هم ادغام ميشوند. اين موضوعات متأثر از مكاتب متنوعي از جمله ماركسيسم، ساختارگرايي، پديدارشناسي هستند. اما همچنان كه بروبيكر1 (1985) خاطرنشان ميسازد بورديو در آثار خود بيش از همه تحت تأثير ماكس وبر از مكتب جامعهشناختي كلاسيك است. بررسي تمام پيچيدگي اين نظريهها يا پوشش دادن به گستره كامل نوآوريهاي مفهومي بورديو در اين مقاله كوتاه امكانپذير نيست.(2) با وجود اين، ميتوان نشان داد كه چگونه بورديو از ماركس و جامعهشناسي دين وبر براي ايجاد و بسط جامعهشناسي رسوم فرهنگي كمك ميگيرد.
فراگذشتن از آرمانگرايي و ماديگرايي
در كانون طرح فكري بورديو به مدتي بيش از سي سال، اين مسئله اساسي انديشه اجتماعي غرب از زمان ماركس قرار دارد، يعني بحث بين آرمانگرايي فرهنگي و ماديگرايي تاريخي، جامعهشناسي بورديو، با ارائه روايتي ماديگرايانه ولي نه تقليلگرايانه از حيات فرهنگي، نشاندهنده تلاشي جسورانه براي يافتن راهي از ميان دو قطب مخالف و قديمي يعني ماترياليسم - ايدهآليسم است. انديشه او ابتدا از ماركس ولي سپس اساساً از وبر تأثير ميپذيرد.(3)
ماركس
بورديو همچون ماركس بر اولويت مبارزه و نابرابري اجتماعي مبتني بر طبقه در جوامع مدرن تأكيد ميكند، ولي به شدت منتقد روايتهاي تقليلگرايانه اجتماعي از حيات فرهنگي و مذهبي است. بورديو يك ماترياليست است به اين معنا كه او ريشه آگاهي بشري را در حيات اجتماعي واقعي ميجويد. او همچنين نگران اشكال آگاهي كاذب يا به بيان او "شناسايي نادرست" روابط مبتني بر قدرت است. او اين ايده ماركسي را ميپذيرد كه نظامهاي نمادين، كاركردهاي اجتماعي سلطه و بازتوليد نابرابري طبقاتي را انجام ميدهد. اما او از اين ديدگاه از ايدئولوژي كه عمدتاً به كاركردهاي اجتماعي رسوم و كالاهاي نمادين ميپردازد بدون اينكه نشان دهد چگونه آنها، خصوصيات ضروري قانون رسوم اجتماعياند، انتقاد ميكند
4
.
در حالي كه بورديو اين ادعاي ماركسيستي را ميپذيرد كه مذهب، ايدئولوژي است اما به تفكيك بعد نمادين حيات اجتماعي بهعنوان جزيي مجزا و مشتق از اجزاي مادي بنياديتر حيات اجتماعي مخالف است. بهطور خلاصه، او تمايز مفهومي زيرساخت / روساخت ماركسيستي را كه ريشه در دوگانگي آرمانگرايي / ماديگرايي قديمي دارد نميپذيرد و معتقد است كه بايد فراتر از اين دوگانگي رفت. در اينجاست كه بورديو از ماركسيسم ساختارگرايي لوئي آلتوسر (1970)، كه يكي از منابع فكري مهم بورديو در دهههاي 1970 و 1960 بود، جدا ميشود. بورديو با نظريه، ماديگرايانه اوليه آلتوسر و تأكيد او بر استقلال نسبي دين و فرهنگ از اقتصاد و سياست موافق است. با اين حال، موضع بورديو اساساً آلتوسري نيست. بورديو (1984a: 467)، با الهام گرفتن از رساله نخست ماركس درباره فوئر باخ، كه تأكيد بر وحدت اساسي كل حيات اجتماعي بهعنوان فعاليتي عملي دارد، اين ايده را كه موجوديت اجتماعي را ميتوان تقسيم و بهصورت سلسله مراتبي به عرصههاي متمايزي چون عرصههاي اجتماعي، فرهنگي و اقتصادي سازماندهي كرد، نميپذيرد. بورديو، به جاي بررسي اشكال متنوع بيان زيرساخت و روساخت آلتوسريها، استدلال ميكند كه اين دو قلمرو اولاً نبايد از هم جدا باشند. بورديو ميكوشد يك علم عمومي از رسوم را به رشته تحرير درآورد كه ابعاد نمادين و مادي را به هم بپيوندد و بدينسان بر وحدت بنيادي حيات اجتماعي تأكيد ميكند. معهذا دغدغه اصلي بورديو با مسئله روابط بين ابعاد مادي و نمادين حيات اجتماعي و بين ساختار و عامل، تا حدودي ناشي از برخوردهاي اوليه او با اين سنت ماركسيستي خاص است.
وبر
بورديو بهخاطر استفاده از ابزارهاي مفهومي براي بسط نظريهاي درباره رسوم و كالاهاي نمادين كه فراتر از تقليلگرايي و آرمانگرايي طبقاتي رود از ماركس به ماكس وبر روي ميآورد. بورديو خاطرنشان ميكند كه اين ماكس وبر است "كه برخلاف آنچه كه عموماً تصور ميشود مخالف ماركس است. با نظريهاي معنوي از تاريخ، در واقع شيوه ماديگرايانه انديشه را به ميدانهايي ميبرد كه ماديگرايي ماركسيستي عملاً آن ميدانها را به معنويت تسليم ميكند" (1990 b: 17). بورديو به وبر بهعنوان كسي مينگردكه "اقتصاد سياسي دين" را مطرح ميكند كه "توانايي كامل تحليل ماديگرايانه از دين را آشكار ميكند بدون آنكه خصوصيات نمادين واقعي اين پديده را از بين ببرد" (1990
5
a: 36). يكي از اهداف اصلي جامعهشناسي بورديو بسط دادن مدل وبر براي اقتصاد سياسي دين به كل حيات اجتماعي و فرهنگي است. در واقع، بورديو جامعهشناسي فرهنگ خود را داراي ويژگي جامعهشناسي وبر ميداند كه از "مدل اقتصادي براي تعميم دادن نقد ماترياليستي به قلمرو دين" استفاده كرد (1990 a: 107). اين مادهگرايي بايد مادهگرايي "عام" يا "راديكال" باشد، ولي بايد ماترياليستي باشد كه از تقليلگرايي طبقاتي كه به اعتقاد بورديو (1990 b:17; 1993:217) مشخصه ماركسيسم است، اجتناب ورزد. بورديو بر اين باور است كه در اين مادهگرايي عام، راهي براي فراگذشتن از دوگانگي مادهگرايي / آرمانگرايي قديمي در علوم اجتماعي يافته است.
منافع نمادين
اثر بورديو شرح و بسط مهمي از مفهوم ماكس درباره وبر منافع و كالاهاي آرماني است (Gerth and Mills 1970: 280) ايده "نفع مذهبي" از تأكيد وبر بر ويژگي "اين جهاني" رفتار ناشي از باور مذهبي گرفته شده است. وبر مينويسد كه "ابتدايي ترين اشكال رفتار متأثر از عوامل جادويي يا مذهبي به اين جهان گرايش دارند" (1978:399). او در ادامه تأكيد ميكند كه "انديشه يا رفتار جادويي يا مذهبي نبايد از دامنه رفتار هدفمند روزمره جدا باشد مخصوصاً با توجه به اينكه اهداف كنشهاي جادويي يا مذهبي عمدتاً اقتصادي است" (Weber 1978:400). بورديو استدلال ميكند كه با تأكيد بر "ويژگي اين جهاني" رفتار ناشي از عوامل مذهبي، وبر "طريقي را براي ربط دادن مضامين گفتمان اسطورهاي (و حتي نحو آن) به منافع مذهبي كساني كه آن را توليد، ترويج و دريافت ميكنند، عرضه ميكند (1990 b:4). بنابراين وبر وسيلهاي براي اتصال رسوم و باورهاي مذهبي به منافع كساني كه آن را توليد و اداره ميكنند در اختيار ميگذارد.
اما بورديو (1978 c: 122) مفهوم وبر از "منافع مذهبي" را "توضيح صرفاً ضعيفي" تلقي ميكند چون اين مفهوم دامنه منافع را به حدودي كه "شرايط وجودي عاملان آن را تعيين ميكند" محدود ميسازد. در مقابل، بورديو تأكيد ميكند كه شكل و شرايط بيان منافع مذهبي - و به طور كليتر منافع نمادين - را عرضه مذهب و كنش متخصصان ديني تعيين ميكنند. معهذا، انديشه وبر به فرد اجازه ميدهد كه نظامي از رسوم و باورهاي مذهبي به عنوان... بيان تغيير شكل يافتهاي از راهبردهاي دسته هاي متفاوتي از متخصصان بسازد كه بر سر انحصار اداره كالاي رستگاري و اداره طبقات مختلف علاقهمند به خدمات آنها، رقابت ميكنند