تحقیق توسعه سيستمهاي كشاورزي سازگار با محيط زيست ( ورد)
دسته بندي :
دانش آموزی و دانشجویی »
دانلود تحقیق
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت )
تعداد صفحه : 11 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
1
توسعه سيستمهاي كشاورزي سازگار با محيط زيست:
اهداف كارآمد و محدوديتهاي اساسي
خلاصه: اينكه سيستمهاي كشاورزي با محيط زيست سازگار باشد از توجه زيادي در مباحث مربوط به وجود زندگي آيندۀ بي خطر براي انسان برخوردار شده است.
بيشترين مباحث به نظر ميرسد كه بر اساس تفسير مدلهاي اكولوژيكي استوار ميباشد. ما در اينجا اثرات دو راه كار و راه حل جديد براي سازگار بودن سيستمهاي كشاورزي با محيط زيست را بررسي ميكنيم: ديدگاه محدوديتهاي اساسي كه سيستم آيندۀ كشاورزي لازم دارد پذيراي محدوديتهاي مربوط به مسائل اكوسيستمي اثر گذار بود روي شماري از افراد در جهان و بر روي شيوۀ زندگي آن باشد و ديدگاه مربوط به ايجاد اهداف مفيدتر مربوط به سازگاري سيستم كشاورزي كه از نظر اقتصادي مقرون به صرفه باشد و بتواند محيط زيست را كمتر آلوده كند و بتواند نيازهاي مردم به غذا و مزيتهاي مربوط به استفاده از طبيعت را فراهم كند.
پيشرفت سيستمهاي كشاورزي در آينده بستگي به اين دارد كه كدام يك از اين ديدگاهها توسط طراحان و سياستگذاران بخش كشاورزي اجرا شود.
1ـ معرفي: سؤالاتي راجع به سازگار بودن سيستمهاي كشاورزي ما از زماني كه ما مجبور به تهيه غذاي جمعيت روز افزون دنيا شدهايم بوجود آمده است. به خاطر قيمتهاي شوكه آور نفت در سالهاي 3-1972، مسائل مربوط به سازگاري با محيط زيست قسمتي از نگراني عمده دربارۀ كاهش شديد منابع ميباشد. از سال 1945 اين كاهشهاي شديد هم از نظر توليد كلي محصول كشاورزي اتفاق افتادهاند. مدركي دال بر اينكه يك مقياس جهاني كه به ظرفيتهاي پيشبيني شده براي توليد محصول رسيده باشد دردست نيست. آمارهاي مربوط به اروپا، استراليا، آمريكاي جنوبي و شمالي از نظر توليد كلي محصولات غذايي افزايش قابل ملاحظهاي را نشان ميدهد. مناطقي كه كشاورزي در آنها به طور قابل توجهي ناسازگار با اكوسيستم و محيط زيست بودهاند، شامل مناطق حاشيهاي از قبيل دامنههاي شيبدار، خاكهاي ناحاصلخيز يا مناطقي كه باران در آنجا كم ميبارد ميباشد. چنين سيستمهاي كشاورزي دشواري كه سطح توليدات كشاورزي آنها كم بوده است ممكن است قرنها وجود داشته باشد و فقط زماني كه شيوههاي كشاورزي تغيير كردند تا محصولات بهتر و بيشتري بوجود آيد مثلاً شيوههاي مربوط به كشاورزي نادرست يا استفاده بيش از يك زمين كشاورزي باعث شد كه اين نوع كشاورزي با محيط زيست ناسازگار باشد. نگرانيهايي دربارۀ ساختار خاك در مورد بعضي از اين سيستمهاي كشاورزي وجود دارد و استفادۀ بيش از اندازه از آفت كُشها ميتواند باعث آسيب به اكوسيستم شود كه تهديد جدي براي رشد محصولات در تمام مناطق مخصوص ميباشد. اگر سيستم
3
هاي كشاورزي در مناطق شيب دارد و سخت ممكن است تا حد خيلي كمي از نظر خود مسئله كشاورزي با محيط زيست سازگار باشد، اما اثرات غربي بر روي محيط زيست در دراز مدت خواهد داشت.
2ـ كشاورزي و توسعۀ سازگار با محيط زيست ـ مسائل تفسيري:
مفهوم توسعه سازگار با محيط زيست يك امر اجتماعي ميباشد نه يك مسئله علمي. آن مربوط است به مديريت يك منبع طبيعي براي اهداف انساني و بنابراين تفسيرها و نظرات زيادي ميشود راجع به اين مسئله اظهار كرد. Farrell و Hart دو نظر متفاوت و قابل رقابت با يكديگر در مورد كشاورزي سازگاري با محيط تعريف كردهاند.
* ديدگاه محدوديتهاي اساسي ناشي از نگرانيهايي دربارۀ ظرفيت نگهداري خاك و محدوديتهاي منابع ميباشد و احتياج است به كمك و تلاش براي ارائه خدماتي ميباشد كه انسانها براي زنده ماندن به آن محتاج ميباشند.
* ديدگاه اهداف رقابتي در مورد سازگاري با محيط زيست بر روي تعادل اهداف اجتماعي، اقتصادي و اكولوژيكي تمركز دارد و هدف آن بر آورده كردن يك طيف وسيع از نيازهاي انساني ميباشد، كه شامل بهداشت، آموزش،تحصيلات، و آزاديهاي سياسي و محيط سالم طبيعي و ديگر نيازهاي كاملاً مادي ميباشد.
تفاوت ميان اين و ديدگاه به ندرت در گزارشها و مقالات مربوط به توسعه سازگار با محيط زيست مورد شفاف سازي قرار گرفته است. اگر چه دليل مدرك آوردن از سر نخهاي موجود در آنها در مباحثات ممكن بوده است. اين ابهام كلي همراه با متضاد بودن و ناسازگار بودن اين دو راه كار، باعث خيلي از بدبينيها دربارۀ مفهوم و كار آمد بودن اصل سازگاري با محيط زيست ميباشد. طرح و توسعه سيستمهاي كشاورزي آينده بستگي به اين دارد كه كداميك از اين دو ديدگاه دربارۀ توسعۀ سازگار بودن توسط طراحان و سياستگذاران و مشاوران آنها قابل قبول ميباشد. ديدگاه اهداف كارآمد باعث تعادل منافع سهامداران در هر گونه فعاليت در معادلۀ كلي سياستگذاري ميشود اما امكان دارد كه خطر شيوههاي غير سازگار با محيط زيست نيز بوجود آيد. ديدگاه ظرفيتها و محدوديتهاي اساسي، اغلب اصول خود را بر مبناي اعتبار علمي بنا نهاده است، اگر چه ممكن است جنبههايي از حفاظت محيط زيست را نيز در برداشته باشد.
3ـ اصول و مفاهيم اكولوژيكي و چشم انداز، محدودههاي اساسي:
ديدگاه محدوديتهاي اساسي شيوۀ كشاورزي سازگار با محيط زيست بر اساس مفروضات علمي دربارۀ سازگاري با اكوسيستمها بنا نهاده شده است.
با در نظر گرفتن رابطۀ ميان سازگاري با محيط زيست و ثبات كلي (عدم تغيير معكوس وضعيت)، بعضي از اكوسيستمها از قبيل جنگلهاي استوايي پر باران يا صخرههاي مرجاني اغلب از نظر سازگاري با محيط زيست در نظر گرفته مي
3
شوند. سيستمهاي ديگر اساساً بي ثبات ميباشند. آنها به طور كلي بعنوان اجتماعات گونهاي مخصوص هر بر محيط فيزيكي اثر ميگذارند و هم نسبت به تغييرات داخلي خود واكنش نشان ميدهند. مدلي از فرآيندهاي اكولوژيكي كه مباحث مربوط به سازگاري سيستمهاي كشاورزي با محيط زيست را تحت تأثير قرار ميدهد و ثبات اكوسيستم را به پيچيدگي مرتبط ميكند. اين ارتباط باعث بهبودي سريع اكوسيستمها بعد از يك تغيير ميشود و باعث توانايي آنها در بهبودي و بدست آوردن ثبات ذاتي خود بعد از تغييرات ميشود. بنابراين از نظر توسعۀ كشاورزي سازگار، اصول اكولوژيكي براي بعضي از طرحها يك مبنا به حساب ميآيد. در حقيقت ما استدلال ميكنيم كه بعضي از كوششها براي سازگاري در اين باره ميتواند منجر به سياستگذاريهايي در جهت توسعۀ سازگار درآيند شود كه احتمالاً در دراز مدت نا كار آمد ميباشد. براي مثال، استدلالات و دلايلي كه اصول پيچيدگي و ثبات را به سازگاري با محيط زيست در مورد شيوۀ كشاورزي مرتبط ميكند مستلزم ارتقاء يا حفاظت از سيستمهاي پيچيدۀ اكولوژيكي ميباشد. شايد بهترين سازگاري با محيط زيست در آينده از طريق اتخاذ يك سلسله سيستم كشاورزي مختلف كه شامل كشاورزي اُورگانيك و طبيعي و انواع شيوههاي سفت و سخت سنتي ميباشد بوجود بيايد، كه باعث برآورده شده اصول مربوط به يك سلسله كاركردها و نيازهاي اقتصادي، اجتماعي، و اكولوژيكي ميباشد و نه اين فرض كه سازگاري با محيط زيست در هر نوع سيستم.
4ـ تهديدات عليه كشاورزي سازگار با محيط زيست:
مبناي دلايل ما تا كنون اين بوده است كه با توجه به اصول مديريتي و اجتماعي توسعه سازگار با محيط زيست، ما ميفهميم كه ديدگاه مربوط به اهداف رقابتي و كارآمد يك پايه مفيدتر براي سياستگذاريهاي توسعه كشاورزي سازگار با محيط زيست ميباشد تا ديدگاه محدوديتهاي اساسي. اين يك نقش مهم در تصميمگيريهايي كه به نفع سهامداران باشد ايجاد ميكند. براي شهروندان اروپا و ايالات متحدۀ آمريكا، زمان توليد محصولات غذايي و ابقاء و نگهداري انبار مواد غذايي تا زمان مصرف غذا تحت تأثير شديد تصميمهاي گرفته شده در زنجيرۀ تهيه محصولات غذايي ميباشد. مسائل عمدۀ مربوط به سيستمهاي كشاورزي سازگار با محيط زيست، كه اغلب شامل تضادهاي نظري ارتباط آنها يا شدت آنها ميباشد عبارتند از:
* فقدان محل بومي براي وجود محصول، فقدان خاك تازه و آب مناسب، فقدان مواد ارگانيك حاصل از خاكها، فرسايش خاك و اسيدي شده.
* ضايعات و پسماندهاي آنتيبيوتيكها و آفتكُشها در غذا.
* مصرف بيش از اندازۀ منابع طبيعي و غير قابل تجديد، مخصوصاً سوختهاي فسيلي و
4
* فقر روستا نشينان، و عدم ثبات، آلودگيها فزاينده همراه با افزايش اندازه و تعداد مواد آلاينده در كشاورزي.
مباحث سازگاري كشاورزي با محيط زيست اغلب در تمام اين مسائل يعني تهيه غذا، اثرات زيست محيط و روستايي مربوط ميشود. به هر حال در اروپا دستاندر كاران كشاورزي اين عوامل را عمدهترين عواملي ميدانند كه باعث شده است كشاورزي از نظر سياستها و برنامههاي دولت يك امر غير سازگار با محيط زيست تلقي شود.
و اين عوامل باعث شده است كه بازار كشاورزي دچار ركود شود.
خيلي به ندرت مشاهده ميشود كه فرآيندهاي تكنيكي از نظر كشاورزان غير سازگار با محيط زيست باشد، اگر آنها ممكن است براي تغييرات جزئي كه ممكن است در سيستمهاي كشاورزي خودشان به خاطر سازگاري بيشتر اين سيستمها با طبيعت حاصل شوند آماده ميباشند. در بعضي از كشورهاي اروپايي، نظر مردم توسط گروههاي فشار زيست محيطي و رسانهها گروهي طرفدار محيط زيست تحت تأثير شديد قرار دارد. از ديگر عواملي كه باعث شد كه كشاورزي سازگار با محيط زيست پذيرفته شود و از آن حمايت شود ارتباط سازگاري با اصل »يك سيستم» ميباشد و اينكه اين مهمترين اثرات را در مورد استفاده از اصل سازگاري با محيط زيست بعنوان اساس و پايهاي براي تصميمگيريها دارد.
ما ثابت كردهايم كه استفاده از تعاريف اصول سازگاري با محيط زيست بعنوان پايه و اساسي براي پيشبيني مشكلات احتمالي آينده در مورد سازگاري سيستمهاي كشاورزي با محيط اكولوژيكي ميتواند گمراه كننده باشد.
5 ـ واكنشها و پاسخهاي سطح كشاورزي به مسئله سازگاري با محيط زيست:
دو نوع سيستم كشاورزي به نامهاي سيستمهاي سفت و سخت سنتي و سيستمهاي اُرگانيك وجود دارد كه هر يك از آنها ميتواند اينگونه استدلال شود كه سازگار با محيط اكولوژيك ميباشد. ديدگاه محدوديتهاي اساسي در مورد توسعه كشاورزي سازگار با محيط زيست از اين نظريه حمايت ميكند كه تنها سيستم واقعاً سازگار با محيط زيست عبارت است سيستم كشاورزي اُرگانيك و طبيعي و اينكه شيوۀ زندگي افراد جامعه و الگوهاي مصرف ما بايد اساساً تغيير پيدا كند تا جمعيت دنيا بتوانند غذاي كافي براي خوردن داشته باشند. سيستمهاي كشاورزي سفت و سخت يا «سنتي» كه از مقادير زيادي كودهاي سنتزي و آفت كُشها استفاده ميكند به طور كلي بعنوان سيستمهايي كه حداقل سازگاري با محيط زيست را دارند تلقي ميشوند و راه كار اين مشكل استفاده از يك سيستم كشاورزي بنام سيستمهاي كشاورزي يكپارچه ميباشد.